تعریف تله نقدینگی: هنگامی که سیاست پولی بی اثر می شود زیرا ، با وجود نرخ صفر/بسیار کم بهره ، مردم می خواهند به جای خرج کردن یا خرید دارایی های غیرقانونی ، پول نقد نگه دارند.
تله نقدینگی توسط مشخص می شود
- نرخ بهره بسیار کم
- تورم کم
- رشد اقتصادی آهسته/منفی
- ترجیح پس انداز به جای هزینه و سرمایه گذاری
- سیاست پولی در افزایش تقاضا بی اثر می شود
راه حل های تله نقدینگی
- کینزی ها در یک تله نقدینگی استدلال می کنند ، ما باید از سیاست مالی انبساطی استفاده کنیم
- نظریه پرداز پولی مدرن استدلال می کند که ما باید نرخ تورم بالاتری را هدف قرار دهیم ، انتظارات تورم را افزایش داده و عرضه پول را افزایش دهیم - در صورت لزوم پول نقد را به طور مستقیم در اختیار خانوارها قرار دهیم.
- پولیان معتقدند که بانکهای مرکزی برای افزایش عرضه پول باید از کاهش کمی استفاده کنند و در صورت لزوم اوراق قرضه و دارایی های خرید برای کاهش بازده اوراق بهادار شرکت و دولتی.
نمونه هایی از تله های نقدینگی
- افسردگی بزرگ 1929-33
- ژاپن در دهه 1990 و اوایل دهه 2000
- انگلیس ، اتحادیه اروپا ، ایالات متحده-15-15.(اقتصاد ایالات متحده شروع به افزایش نرخ قبل از انگلیس/اتحادیه اروپا کرد)
دام نقدینگی 15-15 2009
در دوره پس از جنگ ، هیچ گونه شیوع نقدینگی در اقتصادهای غربی (خارج از ژاپن) وجود نداشت. با این حال ، در سال 2008 ، بحران اعتبار جهانی باعث ایجاد اختلال گسترده مالی ، سقوط در عرضه پول و رکود اقتصادی جدی شد. نرخ بهره در اروپا ، ایالات متحده و انگلیس همه به 0. 5 ٪ کاهش یافته است - اما کاهش نرخ بهره در ایجاد فعالیت اقتصادی به حالت عادی بی اثر بود.
مثال: کاهش نرخ بهره در اوایل سال 2009 ، نتوانست اقتصاد را احیا کند.
از سال 2009 ، رشد اقتصادی در انگلیس پایین تر از روند رشد اقتصادی بود - منجر به از دست دادن تولید ناخالص داخلی واقعی شد.
رشد عرضه پول در یک تله نقدینگی
یکی از ویژگی های تله نقدینگی این است که افزایش عرضه پول تأثیر کمی در افزایش تقاضا دارد. یکی از دلایل این است که افزایش عرضه پول هیچ تاثیری در کاهش نرخ بهره ندارد.
هنگامی که نرخ بهره 0. 5 ٪ است و افزایش بیشتر در عرضه پول وجود دارد ، تقاضا برای نگه داشتن پول به جای سرمایه گذاری در اوراق قرضه کاملاً الاستیک است.
این بدان معناست که تلاش برای افزایش عرضه پول در یک تله نقدینگی در تحریک فعالیت اقتصادی ناکام است زیرا مردم فقط ذخیره های نقدی بیشتری را پس انداز می کنند. گفته می شود مانند "فشار دادن روی یک رشته"
تسکین کمی در دام نقدینگی 15-15
در دام نقدینگی 15-15 2009 ، افزایش زیادی در پایگاه پولی (به دلیل کاهش کمی) وجود داشت اما عرضه پول گسترده (M4) افزایش کمی نشان داد.
MO (پایه پولی) در سال 2009 بیش از 7 ٪ افزایش یافته است - اما ، نمی تواند جلوی کاهش M4 را بگیرد.
چرا تله نقدینگی رخ می دهد؟
تله های نقدینگی هنگامی اتفاق می افتد که کاهش فعالیت اقتصادی ، اعتماد به نفس کم و عدم تمایل شرکت ها برای سرمایه گذاری وجود داشته باشد. در جزئیات بیشتر
- رکود ترازنامه. در رکود ترازنامه ، بنگاه ها و مصرف کنندگان سطح بالایی از بدهی دارند و رکود اقتصادی انگیزه ای را برای پرداخت بدهی (و کاهش وام) ایجاد می کند. هر اتفاقی که در نرخ بهره رخ می دهد ، شرکت ها نمی خواهند وام بگیرند - آنها می خواهند بدهی های خود را بپردازند ، بنابراین اشتهای کمی برای هزینه های بالاتر وجود دارد.
- اولویت برای پس انداز. تله های نقدینگی در دوره های رکود اقتصادی و چشم انداز اقتصادی تاریک رخ می دهد. مصرف کنندگان ، بنگاه ها و بانک ها نسبت به آینده بدبین هستند ، بنابراین آنها به دنبال افزایش پس انداز احتیاطی خود هستند و صرف هزینه کردن آنها دشوار است. این افزایش نسبت پس انداز به معنای هزینه های سقوط است. همچنین ، در رکود اقتصادی بانک ها بسیار تمایلی به وام ندارند. همچنین ، کاهش نرخ پایه به 0 ٪ ممکن است به نرخ وام بانکی تجاری پایین تر تبدیل نشود زیرا بانک ها فقط نمی خواهند وام دهند.
در آغاز بحران اعتباری ، نسبت صرفه جویی در انگلستان افزایش شدید داشت.
- تقاضای غیرقانونی برای سرمایه گذاری. در یک تله نقدینگی ، بنگاه ها از نرخ بهره پایین تر وسوسه نمی شوند. معمولاً نرخ بهره پایین باعث می شود وام و سرمایه گذاری سودآور تر شود. با این حال ، در یک رکود اقتصادی ، شرکت ها نمی خواهند سرمایه گذاری کنند زیرا انتظار تقاضای کم دارند. بنابراین ، حتی اگر وام گرفتن ارزان باشد - آنها نمی خواهند ریسک سرمایه گذاری کنند.
- کاهش قیمت و نرخ بهره واقعی بالا. اگر کاهش یابد ، نرخ بهره واقعی حتی اگر نرخ بهره اسمی صفر باشد می تواند بسیار بالا باشد.- اگر قیمت ها 2 ٪ در سال کاهش می یابد ، نگه داشتن پول نقد در زیر تشک شما به این معنی است که پول شما در ارزش افزایش می یابد. کاهش ارزش بدهی نیز باعث افزایش ارزش واقعی بدهی می شود
- در ایالات متحده ، رکود بزرگ ، میزان تورم بین سالهای 1929 و 1933 ، -6. 7 درصد بود.(ارتباط دادن)
- در ژاپن ، تورم بین سالهای 1995 و 2005 رخ داده است (میانگین نرخ تور م-0. 2 ٪
در یک تله نقدینگی ، بانک های تجاری ممکن است نرخ پایه را بر روی مصرف کنندگان منتقل نکنند.
- رشد بهره وری کم. در دوره ای از رشد کم بهره وری ، شرکت ها ممکن است انگیزه کمتری برای سرمایه گذاری داشته باشند
- تغییرات جمعیتیجمعیت سالخورده ممکن است اقتصاد را به یک اقتصاد پس انداز محافظه کارانه تر - به جای هزینه و سرمایه گذاری - سوق دهد. این امر به عنوان یک عامل احتمالی در رکود سکولار سالهای اخیر مطرح شده است.
کینز در تله نقدینگی
در سال 1936 ، کینز در مورد تله نقدینگی احتمالی در نظریه عمومی پول خود نوشت
وی گفت: "این احتمال وجود دارد ... که ، پس از کاهش نرخ بهره به یک سطح خاص ، پیش بینی نقدینگی ممکن است کاملاً مطلق شود به این معنا که تقریباً همه ترجیح می دهند پول نقد را نگه دارند که بدهی را که نرخ بهره پایین است ، داشته باشند. در این حالت ، مقامات پولی کنترل مؤثر بر نرخ بهره را از دست می دادند. "
اهمیت کینز این بود که اگر کاهش نرخ بهره گزینه ای نبود ، اقتصاد برای خارج شدن از رکود به چیز دیگری احتیاج داشت. راه حل وی سیاست مالی بود. دولت باید از بخش خصوصی (از پس انداز مازاد بخش خصوصی) وام بگیرد و سپس برای شروع اقتصاد هزینه کند.
سیاست های مالی گسترده منجر به تقاضای کل و رشد اقتصادی بیشتر می شود - همچنین تورم ایجاد می کند.
استدلال این است که افزایش پس انداز بخش خصوصی (که در تله نقدینگی رخ می دهد) باید با افزایش وام های عمومی جبران شود. بنابراین مداخله دولت می تواند از افزایش پس انداز خصوصی و تزریق هزینه ها به اقتصاد استفاده کند. این هزینه های دولت تقاضای کل را افزایش می دهد و منجر به رشد اقتصادی بالاتر می شود
سیاست مالی و شلوغی
پولیان نسبت به سیاست های مالی انتقاد بیشتری دارند. آنها استدلال می كنند كه وام گرفتن دولت صرفاً منابع را از بخش خصوصی به بخش دولتی تغییر می دهد و فعالیت اقتصادی كلی را افزایش نمی دهد. آنها معتقدند افزایش وام های دولت باعث افزایش نرخ بهره و جمع آوری سرمایه گذاری در بخش خصوصی خواهد شد. آنها به تجربه ژاپن در دهه 1990 اشاره می کنند که در آن یک تله نقدینگی توسط وام گرفتن دولت و بدهی بخش عمومی بالون حل نشده است.
منابع بیکار و شلوغی در
این نشان می دهد افزایش سریع پس انداز بخش خصوصی در سال 2008/09.
کینزی ها با گفتن پاسخ می دهند ، وام گرفتن دولت ممکن است در شرایط عادی باعث ایجاد شلوغی شود. اما ، در یک تله نقدینگی ، افزایش بیش از حد پس انداز به این معنی است که وام گرفتن دولت بخش خصوصی را جمع نمی کند زیرا منابع بخش خصوصی در حال سرمایه گذاری نیستند ، بلکه فقط پس انداز می کنند. منابع به طور مؤثر بیکار هستند. با تحریک فعالیت اقتصادی ، دولت می تواند بخش خصوصی را برای شروع سرمایه گذاری و هزینه مجدد تشویق کند (از این رو ایده "شلوغی در")
در طول رکود بزرگ (15-15) بدهی بالاتر در انگلستان منجر به پایین آمدن بازده اوراق قرضه شد. هیچ شلوغی وجود نداشت.
همچنین ، کینزیان می گویند که و همچنین سیاست مالی گسترده ، ضروری است که دولت ها / مقامات پولی تعهد به تورم کنند. اگر سیاست مالی انبساطی در دوره های کاهش قیمت رخ دهد ، احتمالاً در افزایش تقاضای کلی ناکام است. فقط وقتی افراد انتظار دارند که یک دوره تورم متوسط کاهش یابد ، نرخ بهره واقعی کاهش می یابد و سیاست مالی در افزایش هزینه ها مؤثر خواهد بود.
نظریه پولی مدرن
نظریه پولی مدرن (MMT) استدلال می کند که در یک تله نقدینگی ، سیاست مالی گسترده می تواند با افزایش عرضه پول تأمین شود و وام های دولت لازم نیست. تا زمانی که تورم در یک هدف قابل قبول باقی بماند ، دولت می تواند برای تأمین مالی هزینه ها پول چاپ کند.
انتقاد از دام نقدینگی
اقتصاددانان اتریشی. لودویگ فون میزس از مفهوم کینز در مورد تله نقدینگی بسیار مهم بود. وی اظهار داشت كه سقوط سرمایه گذاری ناشی از موضوعاتی مانند تصمیمات ضعیف سرمایه گذاری ، كاهش بهره وری سرمایه گذاری و چرخه تجارت/بهره وری است.
سیاست هایی برای غلبه بر تله نقدینگی
-
- سیاست برای ایجاد پول و کاهش بازده اوراق قرضه دولت و شرکت ها - مستقیم تر از کاهش کمی به جای خرید دارایی از بانک ها ، پول مستقیم به مردم داده می شود.- کینز در دام نقدینگی استدلال کرد ، لازم است که یک دولت سرمایه گذاری مستقیم در اقتصاد را دنبال کند. به عنوان مثال ، ایجاد طرح های کار عمومی تأثیر ایجاد تقاضا و بازگشت منابع بلااستفاده را به جریان دایره ای دارد.
مربوط
4 فکر در مورد "تله نقدینگی - تعریف ، مثال و توضیح"
من چهل سال است که به اقتصاد علاقه مند شده ام ، و من به دندانهای پشت کینز در مقابل استدلال پولی بیمار هستم. من پیشنهاد می کنم که وقتی می خواهیم اقتصاد خود را تحریک کنیم ، به دنبال سیاستی هستیم که هم عناصر کینسی و هم پولی را شامل می شود ، یعنی کسری بودجه که با افزایش مالیات یا وام دولت مطابقت ندارد. این چاپ پول را تشکیل می دهد ، این همان اتفاقی است که در سال 2009 به عنوان "کاهش کمی" اتفاق افتاده است.
این سیاست از این نظر پولی است که عرضه پول را افزایش می دهد. این کینزی است از این جهت که شامل و تزریق می شود، بسیار شبیه افزایش صادرات است. خواه این افزایش عرضه پول باشد که کار واقعی را انجام می دهد یا تزریق کینزی - خوب تا زمانی که کار می کند چه کسی اهمیت می دهد؟برعکس، وقتی میخواهیم فعالیتهای اقتصادی را با هدف کنترل تورم کاهش دهیم، میتوانیم (و همچنین افزایش نرخ بهره) مازاد بودجهای را اعمال کنیم که با کاهش مالیات یا استقراض قابل مقایسه نباشد. این مساوی است با "خاموش کردن پول".
از آنجایی که دلقکهایی که ما را به این آشفتگی کشاندهاند «هنوز» پاداش میگیرند (بانکها با احتکار ذخایر و عدم ورشکستگی) و صاحبان خانههایی که اجازه دارند بدون پرداخت هیچ هزینهای در خانههای خود بمانند. تا 3 سال)، ما رکود داریم. از آنجایی که بانکها خانهها را به بازار باز نمیگردانند (یا به آرامی آزاد میکنند)، قیمتها بهطور مصنوعی افزایش مییابند. این به نفع بانک هایی است که نیازی به علامت گذاری به بازار ندارند و صاحبان خانه.
سلام . چه برسد به اینکه چیزی متفاوت را امتحان کنید. در مورد پاداش دادن به افرادی که ریسک های مسخره ای نکردند، زیرا می دانستند که حباب در نهایت می ترکد، چطور؟چرا نرخ بهره را برای پس انداز کنندگان (که در شادی شرکت نکردند) افزایش نمی دهید. این امر مالکان خانه را مجبور میکند (که از ابتدا نباید آنجا میبودند)، و بانکهایی را که ریسکهای مضحک را انجام میدادند، مجبور میکرد تا جایی را برای بانکهای جدیدی که از نظر مالی محتاط هستند وارد شوند.
پس انداز کنندگان، پس از دریافت سود پول خود، احساس امنیت بیشتری می کنند و شروع به سرمایه گذاری پول های پس انداز خود می کنند.
شما سعی می کنید به افراد اشتباه کمک کنید. کسانی که عاقلانه سرمایه گذاری می کنند پس انداز کنندگان هستند (کسانی که در حال حاضر جریمه می شوند).
احمق ها را باید از بین برد. اگر می خواهید گلی رشد کند، علف های هرز را از بین ببرید.
بیش از حد کاهش در نرخ بهره = کاهش بیش از حد در سرمایه گذاری یا افزایش بیش از حد در پس انداز
چه نوع سیاست مالی و پولی در مورد کشورهای در حال توسعه برای بهبود تولید ناخالص داخلی موثر است؟
پیام بگذاریدلغو پاسخ
پستهای اخیر
- خصوصی سازی آب - مزایا و معایب
- کاهش قیمت جهانی خانه
- چگونه برگزیت به تورم و کاهش سرمایه گذاری کمک کرد
- آیا پرزیدنت بایدن برای وضعیت اقتصاد ایالات متحده مستحق ستایش یا سرزنش است؟
- بحران و تاخیر در خدمات عمومی بریتانیا
پست های منتخب
اصطلاح واژه نامه تصادفی
یک سوال اقتصادی بپرسید
شما می توانید هر گونه سوال در مورد اقتصاد بپرسید.
در باره
تجوان پتینگر PPE را در LMH، دانشگاه آکسفورد مطالعه کرد. اطلاعات بیشتر
ما از کوکی ها در وب سایت خود برای جمع آوری داده های مرتبط استفاده می کنیم تا بازدید شما را افزایش دهیم.
شرکای ما مانند Google از کوکیها برای شخصیسازی و اندازهگیری آگهی استفاده میکنند. همچنین ببینید: سایت حریم خصوصی و شرایط Google
با کلیک بر روی «پذیرفتن همه»، با استفاده از همه کوکیها موافقت میکنید. با این حال، می توانید برای ارائه رضایت کنترل شده از "تنظیمات کوکی" بازدید کنید.
میتوانید در صفحه حفظ حریم خصوصی ما بیشتر بخوانید، جایی که میتوانید هر زمان که بخواهید تنظیمات برگزیده را تغییر دهید.
بررسی اجمالی حریم خصوصی
این وبسایت از کوکیها برای بهبود تجربه شما در حین حرکت در وبسایت استفاده میکند. از این میان، کوکیهایی که بهعنوان ضروری دستهبندی میشوند، در مرورگر شما ذخیره میشوند، زیرا برای کارکرد عملکردهای اساسی وبسایت ضروری هستند. ما همچنین از کوکیهای شخص ثالث استفاده میکنیم که به ما در تجزیه و تحلیل و درک نحوه استفاده شما از این وبسایت کمک میکنند. این کوکی ها فقط با رضایت شما در مرورگر شما ذخیره می شوند. شما همچنین می توانید از این کوکی ها انصراف دهید. اما انصراف از برخی از این کوکیها ممکن است بر تجربه مرور شما تأثیر بگذارد.