کیسی مورفی اشتیاق خود را برای امور مالی از طریق سال از نوشتن در مورد تجارت فعال دامن زده است, تجزیه و تحلیل فنی, تفسیر بازار, وجوه ارز معامله (صندوق), کالاها, سلف, گزینه, و فارکس (فارکس).
چارلز یک متخصص و مربی بازارهای سرمایه شناخته شده ملی است که بیش از 30 سال تجربه در زمینه توسعه برنامه های عمیق برای رشد حرفه ای های مالی دارد. چارلز در تعدادی از موسسات از جمله گلدمن ساکس تدریس, مورگان استنلی, سوسیته ژنرال, و بسیاری دیگر.
کیرستن روهرز اشمیت یک ویرایشگر حرفه ای انجام شده است, نویسنده, مصحح, و حقیقت جستجوگر. او دارای تخصص در امور مالی, سرمایه گذاری, مشاور املاک, و تاریخ جهان. در طول زندگی حرفه ای او, او نوشته شده است و محتوای ویرایش شده برای مجلات مصرف کننده متعدد و وب سایت, رزومه گردد و محتوای رسانه های اجتماعی برای صاحبان کسب و کار, و وثیقه برای دانشگاه ها و سازمان های غیر انتفاعی ایجاد. کیرستن همچنین بنیانگذار و مدیر بهترین ویرایش شما است find او را در لینکدین و فیسبوک پیدا کنید.
حمایت و مقاومت دو مفهوم اساسی در تحلیل تکنیکال هستند. درک معنی این شرایط و کاربرد عملی خود را به درستی خواندن نمودار قیمت ضروری است.
قیمت ها به دلیل عرضه و تقاضا حرکت می کنند. وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت ها افزایش می یابد. وقتی عرضه بیشتر از تقاضا باشد قیمت ها کاهش می یابد. گاهی اوقات قیمت ها به سمت پایین حرکت می کنند زیرا عرضه و تقاضا در تعادل هستند.
مانند بسیاری از مفاهیم در تحلیل تکنیکال, توضیح و منطق پشت مفاهیم فنی نسبتا ساده است, اما تسلط در کاربرد خود اغلب سالها تمرین طول می کشد.
نکات کلیدی
- تحلیلگران فنی از سطوح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاط قیمت در نموداری استفاده می کنند که احتمال مکث یا معکوس شدن روند غالب را ترجیح می دهد.
- پشتیبانی زمانی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا متوقف شود.
- مقاومت در جایی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند صعودی به دلیل غلظت عرضه به طور موقت متوقف شود.
- روانشناسی بازار نقش مهمی ایفا می کند زیرا معامله گران و سرمایه گذاران گذشته را به خاطر می سپارند و به شرایط متغیر واکنش نشان می دهند تا حرکت بازار را پیش بینی کنند.
- مناطق پشتیبانی و مقاومت را می توان در نمودارها با استفاده از خطوط روند و میانگین های متحرک شناسایی کرد.
تجارت با پشتیبانی و مقاومت
پشتیبانی است?
در یک روند نزولی قیمت ها سقوط می کنند زیرا عرضه بیش از تقاضا وجود دارد. قیمت های پایین تر رفتن, قیمت جذاب تر به کسانی که در انتظار در حاشیه برای خرید سهام تبدیل. در برخی از سطوح تقاضا که به تدریج افزایش می یابد به سطحی می رسد که با عرضه مطابقت دارد. در این مرحله کاهش قیمت ها متوقف می شود. این حمایت است.
پشتیبانی می تواند یک سطح قیمت در نمودار یا یک منطقه قیمت باشد. در هر صورت پشتیبانی منطقه ای در نمودار قیمت است که تمایل خریداران به خرید را نشان می دهد. در این سطح است که تقاضا معمولا بر عرضه غلبه می کند و باعث می شود کاهش قیمت متوقف و معکوس شود.
مقاومت است?
مقاومت مخالف حمایت است. قیمت ها بالا می روند زیرا تقاضا بیشتر از عرضه است. با بالا رفتن قیمت ها نقطه ای فرا می رسد که فروش بر میل به خرید غلبه کند. این به دلایل مختلفی اتفاق می افتد. ممکن است معامله گران تشخیص داده باشند که قیمت ها بسیار بالا هستند یا به هدف خود رسیده اند. این می تواند عدم تمایل خریداران برای شروع موقعیت های جدید در چنین ارزیابی های غنی باشد. این می تواند به هر تعداد دیگری از دلایل باشد. اما یک تکنسین به وضوح در نمودار قیمت سطحی را می بیند که عرضه شروع به غلبه بر تقاضا می کند. این مقاومت است. مانند پشتیبانی می تواند یک سطح یا یک منطقه باشد.
هنگامی که یک منطقه یا "منطقه" حمایت یا مقاومت شناسایی شود این سطوح قیمت می تواند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه عمل کند زیرا قیمت به نقطه حمایت یا مقاومت قبلی می رسد یکی از دو کار را انجام می دهد: عقب نشینی از سطح حمایت یا مقاومت یا نقض سطح قیمت و ادامه در جهت قبلی خود—تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.
زمانبندی برخی معاملات بر این باور استوار است که مناطق حمایت و مقاومت شکسته نخواهند شد. معامله گران می توانند در جهت قیمت "شرط بندی" کنند و می توانند به سرعت درست بودن قیمت را تعیین کنند. اگر قیمت در جهت اشتباه حرکت کند (از طریق سطوح حمایت یا مقاومت قبلی شکسته شود) موقعیت می تواند در یک ضرر کوچک بسته شود. اگر قیمت در جهت درست حرکت کند (به سطح حمایت یا مقاومت قبلی احترام می گذارد) این حرکت ممکن است قابل توجه باشد.
اصول اولیه
پشتیبانی و مقاومت را می توان در تمام دوره های زمانی نمودار یافت. معامله گران همچنین در بازه های زمانی کوچکتر مانند نمودارهای یک دقیقه ای و پنج دقیقه ای پشتیبانی و مقاومت پیدا می کنند. اما دیگر دوره زمانی, مهم تر از حمایت و یا مقاومت در برابر. برای شناسایی حمایت یا مقاومت باید به نمودار نگاه کنید تا مکث قابل توجهی در کاهش یا افزایش قیمت پیدا کنید. سپس منتظر بمانید تا ببینید قیمت با نزدیک شدن به این سطح متوقف و/یا معکوس می شود. همانطور که در بالا ذکر شد بسیاری از معامله گران باتجربه به سطوح حمایت یا مقاومت گذشته توجه می کنند و معامله گران را در انتظار واکنش مشابه بعدی در این سطوح قرار می دهند.
تجزیه و تحلیل فنی یک علم دقیق نیست و گاهی اوقات قیمت ها قبل از رسیدن به سطح حمایت قبلی به زیر سطح پشتیبانی فرو می روند یا معکوس می شوند. همین امر در مورد مقاومت نیز صادق است: قیمت ممکن است قبل از رسیدن به سطح مقاومت قبلی یا شکستن بالاتر از قیمت وارونه شود. در هر مورد, انعطاف پذیری در تفسیر این الگوهای نمودار مورد نیاز است. به همین دلیل است که سطوح حمایت و مقاومت گاهی اوقات به عنوان مناطق شناخته می شوند.
هیچ چیز جادویی در مورد این سطح قیمت وجود ندارد. به سادگی این است که بسیاری از شرکت کنندگان در بازار از همان اطلاعات عمل می کنند و معاملات را در سطوح مشابه قرار می دهند.
اکثر معامله گران باتجربه می توانند داستان هایی را در مورد چگونگی توقف قیمت دارایی در هنگام رسیدن به سطح معینی به اشتراک بگذارند. به عنوان مثال فرض کنید که جیم از مارس تا نوامبر موقعیتی در سهام داشت و انتظار داشت ارزش سهام افزایش یابد.
بیایید تصور کنیم که جیم متوجه می شود که قیمت چندین بار در طول چند ماه به بالای $39 نمی رسد حتی اگر بسیار نزدیک به حرکت بالاتر از این سطح باشد. در این حالت معامله گران سطح قیمت نزدیک به 39 دلار را سطح مقاومت می نامند. همانطور که از نمودار زیر می بینید سطوح مقاومت نیز به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شود زیرا این سطوح قیمت نشان دهنده مناطقی است که یک تظاهرات از گاز خارج می شود.
سطح پشتیبانی در سمت تلنگر سکه است. پشتیبانی به سطح قیمت در نموداری که تعادل حاصل می شود اشاره دارد. این بدان معناست که تقاضا برای مطابقت با عرضه افزایش یافته است. این باعث می شود که کاهش قیمت دارایی متوقف شود. همانطور که شما می توانید از جدول زیر را ببینید, خط افقی زیر قیمت نشان دهنده کف قیمت. با استفاده از فلش های ابی در زیر خط عمودی می بینید که قیمت در گذشته چهار بار این سطح را لمس کرده است. این سطحی است که تقاضا وارد می شود و از کاهش بیشتر جلوگیری می کند. این حمایت است.
خطوط روند
مثالهای بالا نشان می دهد که یک سطح ثابت از افزایش یا کاهش قیمت دارایی جلوگیری می کند. این مانع ایستا یکی از محبوب ترین اشکال حمایت/مقاومت است اما قیمت دارایی های مالی به طور کلی روند صعودی یا نزولی دارد بنابراین غیر معمول نیست که این موانع قیمت در طول زمان تغییر کند. به همین دلیل است که مفاهیم روند و روند روند هنگام یادگیری در مورد حمایت و مقاومت مهم هستند.
هنگامی که بازار روند صعودی دارد, سطوح مقاومت با کند شدن روند قیمت شکل می گیرد و شروع به حرکت به سمت خط روند می کند. هنگامی که قیمت در برابر روند غالب حرکت می کند, این یک واکنش نامیده می شود. واکنش ها می توانند به دلایل مختلفی از جمله سود گرفتن یا عدم اطمینان کوتاه مدت برای یک موضوع یا بخش خاص رخ دهند. اقدام قیمت حاصل دستخوش یک اثر" فلات " یا اندکی افت قیمت سهام می شود و یک صعود کوتاه مدت ایجاد می کند.
بسیاری از معامله گران توجه زیادی به قیمت اوراق بهادار خواهند داشت زیرا به سمت حمایت گسترده تر از خط روند کاهش می یابد زیرا از لحاظ تاریخی این منطقه ای بوده است که مانع از حرکت قابل ملاحظه ای قیمت دارایی شده است. (نم) نمودار زیر, یک خط روند می تواند پشتیبانی برای یک دارایی برای چندین سال فراهم می کند. در این مورد, توجه کنید که چگونه خط روند پنجره رساند تا قیمت سهام نیومونت برای یک دوره طولانی از زمان.
تصویر از سابرینا جیانگ Invest سرمایه گذاری 2020
از سوی دیگر, زمانی که بازار روند به حرکت نزولی, معامله گران برای یک سری از قله کاهش تماشا کنید و تلاش خواهد کرد برای اتصال این قله همراه با یک خط روند. هنگامی که قیمت نزدیک به خط روند, اکثر معامله گران را تماشا کنید برای دارایی به برخورد فشار فروش و ممکن است در نظر ورود به یک موقعیت کوتاه به دلیل این منطقه است که قیمت رو به پایین در گذشته تحت فشار قرار دادند. به خط روند معتبر, قیمت نیاز به لمس خطوط روند حداقل سه بار. گاهی اوقات با خطوط روند قوی تر, قیمت خط روند چندین بار در طول دوره های زمانی طولانی تر را لمس. همچنین, در یک روند صعودی, خط روند زیر قیمت کشیده شده, در حالی که در یک روند نزولی, خط روند است بالاتر از قیمت کشیده شده.
حمایت / مقاومت یک سطح شناسایی شده چه با خط روند و چه از طریق هر روش دیگری قویتر تلقی می شود هرچه قیمت در طول تاریخ نتوانسته است فراتر از این حرکت کند. بسیاری از معامله گران فنی از سطوح حمایت و مقاومت شناسایی شده خود برای انتخاب نقاط ورود/خروج استراتژیک استفاده می کنند زیرا این مناطق اغلب نشان دهنده قیمت هایی هستند که بیشترین تاثیر را در جهت دارایی دارند. اکثر معامله گران در این سطوح در ارزش اساسی دارایی اعتماد به نفس دارند بنابراین حجم به طور کلی بیش از حد معمول افزایش می یابد و برای معامله گران برای ادامه رانندگی قیمت بالاتر یا پایین تر بسیار دشوار است.
بر خلاف بازیگران اقتصادی منطقی به تصویر کشیده شده توسط مدل های مالی, معامله گران واقعی انسان و سرمایه گذاران عاطفی هستند, اشتباهات شناختی, و سقوط در اکتشافی و یا کلید های میانبر. اگر مردم منطقی بودند, سپس سطوح حمایت و مقاومت در عمل کار نمی!
اعداد گرد
یکی دیگر از ویژگی های مشترک حمایت/مقاومت این است که قیمت دارایی ممکن است یک زمان دشوار در حال حرکت فراتر از تعداد دور مانند 50 دلار یا 100 دلار برای هر سهم باشد. بسیاری از مردم فکر می کنم از نظر تعداد دور و این حمل به بازار سهام. چرا که مردم باید یک زمان ساده تر تجسم در اعداد دور, بسیاری از معامله گران بی تجربه تمایل به خرید و یا فروش دارایی های زمانی که قیمت در یک عدد گرد.
همچنین, بسیاری از قیمت های هدف و یا توقف سفارشات تعیین شده توسط هر دو سرمایه گذاران خرده فروشی و یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ قرار داده شده در سطح قیمت گرد و نه در قیمت مانند 5 50.06. چرا که بسیاری از سفارشات قرار داده شده در همان سطح, این اعداد دور تمایل به عمل به عنوان موانع قیمت قوی. به عنوان مثال اگر تمام مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی 55 دلار قرار دهند برای جذب این فروش ها به تعداد زیادی خرید نیاز است و بنابراین سطح مقاومت ایجاد می شود.
میانگین متحرک
اکثر معامله گران فنی قدرت شاخص های مختلف فنی مانند میانگین های متحرک را برای کمک به پیش بینی حرکت کوتاه مدت در نظر می گیرند. در واقع افرادی که ترسیم خطوط روند را دشوار می دانند اغلب جایگزین میانگین های متحرک می شوند. همانطور که شما می توانید از جدول زیر را ببینید, میانگین متحرک یک خط همواره در حال تغییر است که هموار کردن داده های قیمت گذشته است, اجازه می دهد برای شناسایی ساده تر از حمایت و مقاومت. توجه کنید که چگونه قیمت دارایی در نمودار زیر در هنگام افزایش روند از میانگین متحرک پشتیبانی می کند و در هنگام کاهش روند چگونه به عنوان مقاومت عمل می کند.
معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به روش های مختلفی مانند پیش بینی حرکت به سمت صعودی هنگام عبور خطوط قیمت از بالای یک میانگین متحرک کلیدی یا خروج از معاملات زمانی که قیمت به زیر میانگین متحرک می رسد استفاده کنند. صرف نظر از نحوه استفاده از میانگین متحرک اغلب سطوح حمایت و مقاومت "خودکار" ایجاد می کند. اکثر معامله گران با دوره های زمانی مختلف در میانگین متحرک خود تجربه می کنند تا بتوانند یکی از بهترین ها را برای چارچوب زمانی معاملاتی خود پیدا کنند.
سایر شاخص ها
در تحلیل تکنیکال اندیکاتورهای بسیاری توسعه یافته و هنوز در حال توسعه هستند تا موانع پیش روی قیمت های بعدی را شناسایی کنند. برخی از شاخص ها در نمودار قیمت رسم, در حالی که دیگران در بالا یا زیر قیمت رسم. این شاخص ها اغلب در ابتدا پیچیده به نظر می رسند و یادگیری استفاده موثر از تمرین و تجربه لازم است. اما صرف نظر از اینکه چگونه پیچیده یک شاخص به نظر می رسد, استفاده و تفسیر خود را اغلب هیچ تفاوتی ندارد از دیگر شاخص های ایجاد شده از طریق روش های ساده تر مانند محاسبه میانگین متحرک و خطوط روند رسم.
"نسبت طلایی" مورد استفاده در دنباله فیبوناچی, همچنین بارها و بارها در طبیعت و ساختار اجتماعی مشاهده.
برای مثال فیبوناچی یک ابزار مورد علاقه در میان بسیاری از معامله گران کوتاه مدت است زیرا به وضوح سطوح حمایت/مقاومت بالقوه را مشخص می کند. استدلال پشت چگونه این شاخص محاسبه سطوح مختلف حمایت و مقاومت فراتر از محدوده این مقاله است, اما توجه کنید که در جدول زیر چگونه سطوح شناسایی (خطوط نقطه چین) موانع به جهت کوتاه مدت از قیمت می باشد.
محدوده های معاملاتی
محدوده های معاملاتی گاهی اوقات ممکن است رخ دهد. اینها مناطقی هستند که سطوح حمایت و مقاومت نسبتا نزدیک هستند و قیمت برای یک دوره زمانی بین دو سطح جهش می کند. معامله گران با تجربه گاهی اوقات در این محدوده های تجاری تجارت می کنند که همچنین به عنوان روند جانبی شناخته می شوند. یک استراتژی که استفاده می کنند این است که معاملات کوتاه را به عنوان قیمت لمس روند روند بالا و معاملات طولانی به عنوان قیمت معکوس می شود تا خط روند پایین تر را لمس کند. این استراتژی بسیار خطرناک است و بهتر است صبر کنید تا ببینید که قیمت در کدام جهت از محدوده خارج می شود و سپس معاملات خود را در این جهت قرار دهید.
معکوس کردن حمایت و مقاومت
سطح حمایت قبلی گاهی زمانی به سطح مقاومت تبدیل می شود که قیمت تلاش می کند به عقب برگردد و برعکس سطح مقاومت به سطح حمایت تبدیل می شود زیرا قیمت به طور موقت عقب می افتد.
نمودارهای قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا زمینه های حمایت و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند و سرنخ هایی در مورد اهمیت این سطح قیمت ها می دهند. به طور خاص نگاه می کنند:
تعداد لمس
هرچه قیمت یک منطقه حمایت یا مقاومت را تست کند سطح اهمیت بیشتری پیدا می کند. هنگامی که قیمت تندرست کردن سطح حمایت یا مقاومت نگه دارید, بیشتر خریداران و فروشندگان متوجه خواهد شد و تصمیم گیری های تجاری در این سطوح پایه.
حرکت قیمت قبلی
مناطق حمایت و مقاومت به احتمال زیاد زمانی قابل توجه تر می شوند که با پیشرفت های شیب دار یا کاهش مواجه شوند. مثلا, سریع, پیشرفت های شیب دار و یا روند صعودی خواهد شد با رقابت و شور و شوق بیشتر ملاقات کرد و ممکن است توسط یک سطح مقاومت قابل توجهی از یک متوقف, پیشرفت ثابت. پیشرفت کند ممکن است توجه زیادی را به خود جلب نکند. این مثال خوبی از نحوه روانشناسی بازار است که شاخص های فنی را هدایت می کند.
حجم در سطوح قیمت خاص
بیشتر خرید و فروش است که در یک سطح قیمت خاص رخ داده است, قوی تر سطح حمایت یا مقاومت است به احتمال زیاد به. این به این دلیل است که معامله گران و سرمایه گذاران این سطوح قیمت را به یاد دارند و می توانند دوباره استفاده کنند. هنگامی که فعالیت قوی رخ می دهد در حجم بالا و قطره قیمت, بسیاری از فروش به احتمال زیاد رخ خواهد داد که قیمت به این سطح باز می گردد, از مردم به مراتب راحت تر بسته شدن یک تجارت در نقطه تراز از در از دست دادن.
مناطق پشتیبانی و مقاومت که در نمودارهای بازه زمانی طولانی تر مانند نمودارهای هفتگی یا ماهانه دیده می شوند اغلب مهمتر از مناطقی هستند که در نمودارهای بازه زمانی کوتاه تر مانند نمودار یک دقیقه ای یا پنج دقیقه ای مشاهده می شوند.
برخی از سرمایه گذاران سطوح حمایت و مقاومت را به طور کامل رد می کنند زیرا می گویند این سطوح بر اساس حرکت قیمت های گذشته است و هیچ اطلاعات واقعی در مورد اتفاقات بعدی در اختیار شما قرار نمی دهد. اما تمام تجزیه و تحلیل فنی مبتنی بر استفاده از اقدامات قیمت گذشته برای پیش بینی حرکت های بعدی قیمت است.
خط پایین
سطوح پشتیبانی و مقاومت مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیلگران فنی هستند و اساس طیف گسترده ای از ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی را تشکیل می دهند. مبانی حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایت است که می تواند به عنوان کف زیر قیمت در نظر گرفته شود و یک سطح مقاومت که می تواند به عنوان سقف بالاتر از قیمت در نظر گرفته شود. قیمت ها سقوط می کنند و سطح حمایت را تست می کنند که یا حفظ می شود و قیمت به سمت صعودی معکوس می شود یا نقض می شود و قیمت از طریق حمایت کاهش می یابد و احتمالا پایین تر به سطح حمایت بعدی ادامه می یابد.
تعیین سطوح بعدی حمایت می تواند بازده یک استراتژی سرمایه گذاری کوتاه مدت را به شدت بهبود بخشد زیرا به معامله گران نشان می دهد که کاهش قیمت در کجا متوقف می شود. برعکس پیش بینی سطح مقاومت می تواند سودمند باشد زیرا به معامله گران هشدار می دهد که با نزدیک شدن قیمت به این منطقه برای واکنش احتمالی قیمت هوشیار باشند. همانطور که در بالا ذکر شد, چندین روش مختلف برای انتخاب زمانی که به دنبال شناسایی حمایت/مقاومت وجود دارد, اما صرف نظر از روش, تفسیر باقی می ماند همان: معامله گر است که به دنبال نشانه ای است که قیمت یک اوراق بهادار به احتمال زیاد در یک شیوه خاص واکنش نشان می دهند به عنوان نزدیک و لمس سطح قیمت به رسمیت شناخته شده.