اقتصاد نرخ ارز

  • 2022-11-20

نرخ ارز خارجی قیمت یک ارز از نظر دیگری است. از آنجا که نرخ ارز خارجی ارزهای 2 کشور را با هم مقایسه می کند ، نرخ به ارزش هر ارز و در نتیجه به اقتصاد هر دو کشور بستگی دارد. 3 عامل اصلی اقتصادی وجود دارد که بر نرخ ارز تأثیر می گذارد:

  • قدرت خرید نسبی هر ارز ؛
  • فرصت های سرمایه گذاری و خطرات هر کشور ، و
  • مطلوبیت کالاها و خدمات هر کشور.

اگرچه عوامل دیگر قابل شمارش هستند ، مانند مانده بین المللی پرداخت ، همه آنها می توانند تحت این 3 تعیین کننده اصلی اقتصادی نرخ ارز خارجی قرار بگیرند.

خرید برابری و تورم قدرت

کالاها و خدمات دارای ارزش ذاتی هستند که متناسب با چگونگی برآورده کردن نیازها و خواسته های مردم است. از آنجا که کالاها و خدمات به گونه ای ارائه می شوند که ارائه دهندگان بتوانند سود کسب کنند ، مقدار ارائه شده با تقاضا در بازار محدود است.

با این حال ، مقدار پول تأمین شده توسط دولت چنین محدودیتی ندارد. از طریق سیاست های پولی ، اقتصادهای توسعه یافته به طور کلی مقدار پول را برای دستیابی به اهداف خاص پولی تنظیم می کنند ، که ممکن است مربوط به نیازهای اقتصاد نباشد. بعضی اوقات دولت ها برای حل مشکلات مالی ، پول را چاپ می کنند یا عرضه پول را افزایش می دهند.

اگر اقتصاد در اندازه رشد کند ، عرضه پول باید با آن رشد کند تا قیمت ها پایدار بمانند. در غیر این صورت ، قیمت ها کاهش می یابد زیرا مقدار کالاها و خدمات سریعتر از عرضه پول افزایش می یابد و در نتیجه باعث کاهش تورم می شود. هنگامی که عرضه پول سریعتر از اقتصاد افزایش می یابد ، تورم نتیجه می گیرد. از این رو ، از آنجا که کالاها و خدمات دارای ارزش ذاتی هستند و از آنجا که مقدار آنها با سودآوری آنها به تأمین کنندگان محدود می شود ، قیمت اسمی کالاها و خدمات در درجه اول با مقدار پول در اقتصاد تعیین می شود.

از این رو ، اگر یک ارز بتواند کالاها و خدمات بیشتری را نسبت به مبلغ مساوی دیگر خریداری کند ، آن ارز با ارزش تر خواهد بود. بنابراین ، تقاضای بیشتری برای آن وجود خواهد داشت. این امر به این دلیل است که یک سبد کالا و خدمات بدون توجه به مکان واقع در آن ، ارزش یکسانی خواهد داشت ، بنابراین اگر آن سبد در یک کشور قیمت اسمی متفاوتی داشته باشد ، ارزش 2 ارز باید متفاوت باشد.

از آنجا که دولت ها می توانند مبلغ ارز خود یا مقدار پول را با اراده و با هزینه اندک تغییر دهند ، قیمت های اسمی بیشتر به مقدار پول بستگی دارد تا خود کالا یا خود خدمات. دولت ها غالباً برای حل مشکلات مالی به چاپ پول یا افزایش عرضه پول متوسل شده اند. از آنجا که عرضه پول جدید در درون اقتصاد گردش می کند ، تقاضا به طور موقت افزایش می یابد ، اما به دلیل اینکه اقتصاد بزرگتر نیست ، قیمت کلیه کالاها و خدمات متناسب با عرضه پول افزایش می یابد. از این رو ، ارز با توجه به کالاها و خدمات ارزش خود را از دست می دهد.

طلا نمونه بارز چیزی است که باید در هر نقطه یکسان باشد ، زیرا طلا عنصری است که از نظر کیفیت متفاوت نیست. حتی تقاضا برای طلا در بین کشورها نسبتاً ثابت است ، زیرا استفاده اصلی آن به عنوان یک فروشگاه ارزش است. از آنجا که طلا یک عنصر نسبتاً نادر است که دولت ها نمی توانند به سادگی ایجاد کنند ، در سراسر جهان دارای یکسان است و می تواند به عنوان یک ارز جهانی برای خرید همان سبد کالا و خدمات در هر نقطه از جهان استفاده شود.(برای ساده کردن این بحث ، ما از عوامل دیگری که ممکن است تفاوت های واقعی در ارزش در کشورهای مختلف مانند مزایای مقایسه ای را به خود اختصاص دهد ، نادیده می گیریم.)

به عنوان مثال ، اگر یک اونس طلا 1250 دلار یا 1000 یورو هزینه داشته باشد ، باید یورو با ارزش تر از دلار ایالات متحده باشد زیرا برای خرید یک اونس طلا کمتر یورو می شود. در حقیقت ، قیمت یک دلار به یورو باید برابر با قیمت دلار یک اونس طلا باشد که با قیمت یورو یک اونس طلا تقسیم می شود.

دلار قیمت طلا به دلار
=
یورو قیمت طلا در یورو

این نرخ ارز بین دلار و یورو است که در این حالت = 1. 25. به عبارت دیگر ، یک یورو می تواند 1. 25 دلار خریداری کند و یک دلار می تواند 0. 8 یورو خریداری کند. از این رو:

1. 25 / 1 = 1250 /1000 = 1. 25 یا 1 / 1. 25 = 0. 80

خرید برابری قدرت به این معنی است که اگر یک سبد کالا و خدمات از قیمت اسمی یکسانی برخوردار نباشد ، باید ارزش ارزی هر ارز به گونه ای باشد که کالای خوب یا خدمات دارای همان ارزش باشد. در غیر این صورت داوری هرگونه تفاوت در ارزش واقعی را از بین می برد. صادرکنندگان و واردکنندگان کالاها را از کشور کم هزینه به کشور با هزینه بالا منتقل می کنند تا زمانی که قیمت ها منعکس کننده قدرت خرید هر ارز باشند.

بنابراین ، Big Macs ، iPads و iPod ها به طور کلی در سراسر جهان دارای یکسان خواهند بود - بیشتر تفاوت های قیمت ارز آنها به طور کلی به دلیل تفاوت در ارزش ارزها خواهد بود (نادیده گرفتن هزینه های جزئی لجستیکی و تفاوت های فرهنگی در تقاضابرای محصولات یا خدمات خاص).

فرصت های سرمایه گذاری

کشوری با فرصت های سرمایه گذاری بهتر ، سرمایه بین المللی را به خود جلب می کند ، که باعث می شود ارز داخلی آن نسبت به سایر ارزها افزایش یابد ، زیرا خارجی ها باید ارز خود را برای ارز کشور سرمایه گذاری مبادله کنند تا سرمایه گذاری های خود را افزایش دهند و تقاضای ارز سرمایه گذاری را افزایش دهندو ، بنابراین ، افزایش قیمت آن ، که نرخ ارز خارجی است.

به عنوان مثال ، بازارهای نوظهور سرمایه بین المللی زیادی را به خود جلب کرده اند زیرا بازارهای توسعه نیافته آنها پتانسیل رشد بیشتری دارند. از این رو ، پول سرمایه گذاری شده در بورس سهام خود نسبت به کشورهای توسعه یافته ، جایی که اقتصادها بالغ تر هستند ، سریعتر رشد می کنند. در واقع ، گاهی اوقات یک کشور از هرگونه تقدیر فزاینده از ارز خود با ایجاد کنترل سرمایه تلافی می کند ، همانطور که برزیل با ایجاد مالیات 6 ٪ در خریدهای خارجی اوراق برزیل انجام داد.

یکی دیگر از معیارهای اختلاف فرصت سرمایه گذاری بین 2 کشور ، نرخ بهره غالب است که به شدت تحت تأثیر سیاست پولی بانکهای مرکزی هر کشور قرار دارد.

به عنوان مثال ، ین ژاپنی و دلار استرالیا را در نظر بگیرید که در غیر این صورت با نام Aussie شناخته می شود. بانک ژاپن نرخ بهره کلیدی خود را نزدیک به صفر نگه داشته است ، در حالی که بانک مرکزی استرالیا که بانک مرکزی استرالیا است ، از 5 آوریل 2011 نرخ سود کلیدی خود را در 4. 75 ٪ دارد. از این رو ، اگر ژاپنی ها بخواهند درآمد کسب کنندبازده مناسب پس انداز آنها ، بسیاری از آنها ین های خود را برای Aussies مبادله می کنند و پول خود را در بانک های استرالیا پس انداز می کنند. در واقع ، حتی خارجی ها نیز از بانک های ژاپنی وام می گیرند تا از سپرده های بانکهای استرالیا بهره بگیرند ، که به عنوان تجارت حمل شناخته می شود.

به همین دلیل است که با افزایش یا کاهش نرخ بهره کلیدی خود ، ارز یک کشور با توجه به سایر ارزها افزایش یا کاهش می یابد ، به همین دلیل بازرگانان فارکس با دقت بر اخبار و مطبوعات مطبوعات مربوط به بانکهای مرکزی نظارت می کنند.

بازده سرمایه گذاری های خارجی نیز باید با سرمایه گذاری های داخلی برابری نرخ بهره داشته باشد ، به این معنی که بازده باید هرگونه تفاوت در نرخ تورم 2 ارز را به خود اختصاص دهد. بازده سرمایه گذاری های خارجی باید سرمایه گذار را به دلیل اختلاف در نرخ تورم کشور داخلی و خارجی جبران کند. به عنوان مثال ، اگر کشور خارجی دارای نرخ تورم هدف 2 ٪ بالاتر از کشور داخلی باشد ، یک سرمایه گذار در کشور داخلی خواستار بازده بالاتر از هر سرمایه گذاری در کشور خارجی برای جبران استهلاک مداوم خارجی ها خواهد بودارز نسبت به ارز داخلی.

در حالی که بازده بالاتر سرمایه را به خود جلب می کند ، افزایش خطرات سرمایه گذاری باعث می شود سرمایه گذاران فرار کنند یا از آن دور شوند. از آنجا که تورم یک ریسک عمده سرمایه گذاری است ، سرمایه گذاران از کشورهایی که برای حل مشکلات مالی مانند زیمبابوه یا ونزوئلا چاپ می کنند ، از چاپ پول جلوگیری می کنند. آشفتگی سیاسی تأثیر مشابهی خواهد داشت.

بعضی اوقات سرمایه گذاران نسبت به رویدادهایی که باعث عدم اطمینان در تأثیر آنها در بازارهای مالی می شوند ، منفی واکنش نشان می دهند. به عنوان مثال ، ژاپن در مارس 2011 زمین لرزه بزرگی داشت که باعث شد سرمایه گذاران تجارت خود را از بین ببرند ، زیرا پیش بینی چگونگی تأثیر آن بر قدرت ین دشوار بود. اگر ین قدردانی کند ، بازده تجارت حمل را کاهش می دهد. در واقع ، ین به طور موقت قدردانی کرد ، احتمالاً در مورد گمانه زنی ها مبنی بر اینکه بیمه گذاران و سرمایه گذاران برای کمک به پرداخت بدترین زلزله ژاپن ، دارایی های خارجی را برای ین می فروشند. با این حال ، بانک های مرکزی کشورهای G-7 با فروش فعال ین برای کاهش افزایش خود در برابر سایر ارزها به دلیل آشفتگی در بازار ارز مداخله کردند.

مطلوبیت نسبی کالاها و خدمات یک کشور

عامل اقتصادی دیگر که نرخ ارز را تعیین می کند ، مطلوب بودن کالاها و خدمات کشور در مقایسه با سایر کالاها و خدمات ارائه شده در بازار جهانی است. اگر یک کشور محصولات برتر یا خدمات برتر یا با هزینه کمتری را ارائه دهد ، خارجی ها بیشتر از آن کشور خریداری می کنند و از این طریق ارزش ارز آن را افزایش می دهند.

به عنوان مثال ، تقاضا برای دلار ایالات متحده توسط اروپایی ها بستگی به این دارد که کالاها و خدمات ایالات متحده ، چقدر می خواهند در ایالات متحده سفر کنند و چقدر می خواهند در ایالات متحده سرمایه گذاری کنند. واداین امر همچنین به عرضه نسبی دلار یورو و دلار ایالات متحده بستگی دارد.

مداخله دولت

اگرچه عوامل اقتصادی به طور کلی نرخ ارز را تعیین می کنند ، اما دولت ها اغلب برای دستیابی به اهداف خاص مداخله می کنند. به عنوان مثال ، از آنجا که ژاپن به صادرات بستگی دارد ، بانک ژاپن نرخ بهره را پایین تر از اکثر کشورها نگه می دارد تا صادرات آن قیمت رقابتی باشد.

چین کشور دیگری است که مداخله می کند تا با استفاده از یوان به دلار ، ارز خود را ارزان نگه دارد تا صادرکنندگان چینی بتوانند مزیت قیمت قابل توجهی نسبت به رقبای خود داشته باشند. چین می تواند با خرید خزانه های ایالات متحده با دلارهای ایالات متحده خود ، میخ را حفظ کند. در واقع ، چین با کمک به تأمین مالی بدهی ایالات متحده ، میخ را حفظ می کند.

هماهنگی سیاست پولی

به دلیل برابری نرخ بهره ، سیاست پولی ممکن است در صورتی که فقط توسط یک بانک مرکزی برای کاهش رکود جهانی انجام شود ، کمتر مؤثر باشد. به عنوان مثال ، اگر یک بانک مرکزی نرخ بهره را برای تحریک اقتصاد کاهش دهد ، پس از آن پول از کشور به سایر کشورهایی که نرخ های بالاتری را پرداخت می کنند ، بیرون می آید و در حالی که واردات را گرانتر می کند ، تورم داخلی را تحریک می کند و این می تواند تقاضای کل را کاهش دهد. بنابراین ، هنگامی که یک رکود جهانی رخ می دهد ، بانک های مرکزی اغلب با کاهش نرخ بهره به طور همزمان سیاست های پولی خود را هماهنگ می کنند و آن اهداف را به بازار جهانی پخش می کنند. این مورد در اکتبر 2008 ، هنگامی که بانک های مرکزی ایالات متحده ، کانادا ، انگلیس ، سوئد و سوئیس از کاهش نرخ بهره خود برای مبارزه با رکود جهانی غلبه بر جهان در آن زمان خبر دادند. با اعلام کاهش نرخ بهره به طور همزمان ، بانک های مرکزی از تغییر مسیر جهانی ارزهای خود جلوگیری کرده اند و بنابراین ، اگر آنها تغییرات خود را در سیاست های پولی به طور یک جانبه اعلام کرده بودند ، نرخ ارز آنها را به طور یک طرفه اعلام کرده اند.

صندوق بین المللی پول (IMF)

برای جلوگیری از خطر اخلاقی ، صندوق بین المللی پول اغلب به کشورهایی که وام می دهند برای مدیریت اقتصاد خود به محافظه کارانه تر نیاز دارند ، که اغلب تأثیر منفی بر اقتصاد دارد ، همراه با مخالفان سیاسی. چنین موردی در مورد یونان بود ، جایی که اقتصاد به دلیل اینکه بدهی بسیار بالایی را در رابطه با تولید ناخالص داخلی خود جمع می کرد ، فرو رفت. ریاضت اقتصادی که توسط صندوق بین المللی پول تحمیل شده است ، منجر به اعتراضات سیاسی زیادی شده است ، و بسیاری از آنها سؤال می کنند که آیا یونان قادر به ماندن در منطقه یورو خواهد بود یا خیر. از سال 2016 ، یونان رعایت کرده است ، اما بدهی آن هنوز بسیار زیاد است ، حدود 180 ٪ از تولید ناخالص داخلی آن.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.