اگر هنوز سؤالی دارید یا ترجیح می دهید مستقیماً از یک نماینده کمک بگیرید، لطفاً یک درخواست ارسال کنید. ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
ماتریس BCG (ماتریس رشد-سهم) - توضیح داده شده است
ماتریس رشد-سهم BCG چیست؟
به روز شده در 7 آوریل 2022
با ما تماس بگیرید
اگر هنوز سؤالی دارید یا ترجیح می دهید مستقیماً از یک نماینده کمک بگیرید، لطفاً یک درخواست ارسال کنید. ما در اسرع وقت با شما تماس خواهیم گرفت.
- بازاریابی، تبلیغات، فروش و روابط عمومی
فهرست مطالب
ماتریس رشد-سهم BCG چیست؟
ماتریس BCG، همچنین به عنوان ماتریس رشد-سهم شناخته می شود، توسط گروه مشاوره بوستون، یک شرکت مشاوره تجاری معتبر ایجاد شده است. هدف ماتریس این است که به شرکتی که دارای چندین واحد تجاری است یا شرکت مادر دارای چندین کسب و کار است اجازه دهد تا آن مشاغل را بر اساس سهم بازار و نرخ رشد آنها طبقه بندی و بررسی کند. این مشاغل فرعی به عنوان واحدهای تجاری استراتژیک شناخته می شوند.
ماتریس سهم رشد BCG ابزار برنامه ریزی استراتژیک ساده ای است که می تواند به شرکت ها در بررسی موقعیت های رقابتی برند خود و همچنین در تصمیم گیری های کلیدی مانند توسعه یک واحد تجاری خاص، فروش همان واحد، توقف یا افزایش سرمایه گذاری کمک کند. این ابزار برای شرکتهایی با خطوط تولید متنوع کار میکند و شامل ترسیم محصولات آنها بر روی یک ماتریس چهار مربع است.
ساختار ماتریس BCG
ماتریس یک ربع 2×2 ستونی با عنوان سهم بازار و عنوان ردیف نرخ رشد بازار است. سهم بازار فروش SBUs در سال جاری را با فروش رقبا مقایسه می کند. نرخ رشد بازار فروش صنعت امسال منهای فروش صنعت سال های گذشته است.
محور y نمودار/ماتریس نشاندهنده نرخ رشد بازار است در حالی که محور x نشاندهنده سهم بازار کلی محصولات است.
توجه داشته باشید، سهم بازار یک معیار خاص شرکت است. در حالی که نرخ رشد بازار یک معیار صنعت است. در زیر یک نمایش تصویری از ماتریس است.
این مدل فرض می کند که یکی از شاخص های اصلی تولید نقدی سهم نسبی بازار است ، در حالی که شاخص استفاده از نقدی نرخ رشد بازار پیش بینی شده است. آقای اندرسون اغلب در دفاع از ماتریس رشد به عنوان ابزاری مؤثر نقل می شود. برای موفقیت ، یک شرکت باید دارای نمونه کارها از محصولات با نرخ رشد متفاوت و سهام مختلف بازار باشد. ترکیب نمونه کارها تابعی از تراز بین جریان نقدی است. محصولات با رشد بالا برای رشد نیاز به ورودی های نقدی دارند. محصولات با رشد کم باید پول اضافی ایجاد کنند. هر دو نوع همزمان مورد نیاز هستند.
محورها
در هر دو طرف شبکه شاخص هایی هستند که در محور نوشته شده اند.
- سهم نسبی بازار این X- محور یا خط افقی است. دلیل اصلی استفاده از این شاخص در ماتریس این فرض است که تولیدات بزرگ کالا به این معنی است که یک شرکت از اقتصاد مقیاس بهره مند می شود و این به معنای سودآوری بالاتر است. این در رابطه با منحنی تجربه است.
همچنین ، یکی دیگر از دلایل انتخاب این است که این شاخص اطلاعات بیشتری نسبت به جریان نقدی دارد ، بلکه در رابطه با رقابت مارک ها نیز سود دارد و می تواند ابزاری مناسب برای انتظارات باشد. سهم بازار نسبت به بزرگترین رقیب مارک ها اندازه گیری می شود و سهم بازار بالاتر به معنای بازده پول بالاتر است.
- نرخ رشد بازار این محور X یا خط افقی است. دلیل اصلی استفاده از این شاخص در ماتریس نیز بر این فرض است که نرخ رشد بیشتر ممکن است نشانگر نیاز به تخصیص منابع بیشتر به یک واحد تجاری خاص باشد. نرخ رشد بالاتر بازار به معنای امکاناتی برای درآمد بیشتر و در نتیجه سود بیشتر است.
همچنین ، یکی دیگر از دلایل انتخاب این است که این شاخص اطلاعات بیشتری نسبت به جریان نقدی دارد ، اما از نظر پتانسیل رشد پیش بینی شده ، قدرت و قابلیت زندگی مارک تجاری است. نرخ رشد بالاتر بازار به معنای درآمد بیشتر برای یک محصول و اغلب سود است. با این حال ، از طرف دیگر ، این همچنین به معنای مصرف بیشتر منابع از نظر پول نقد در تلاش برای تحریک رشد بیشتر در بازار است. منابع بیشتری به آن مارک هایی اختصاص می یابد که بالاترین پتانسیل برای رشد و موفقیت را نشان می دهد که بازده سرمایه گذاری را تضمین می کند
استفاده از ماتریس BCG در یک تجارت
اگر ماتریس BCG با استفاده از مراحل کلی زیر اعمال شود، می تواند برای شرکت هایی با پرتفوی متنوع و متعادل مفید باشد. مرحله 1 یک واحد را انتخاب کنید. اولاً، ماتریس BCG نیازمند انتخاب واحد تجاری یا برندی است که نیاز به تحلیل استراتژیک دارد. کل تجزیه و تحلیل از نظر موقعیت بازار نسبت به محصولات رقیب و هر تعریف کلیدی دیگر بر اساس واحد انتخاب شده خواهد بود. مرحله 2 بازار را تعریف کنید. ثانیاً، تعریف بازاری است که واحد انتخاب شده در آن رقابت می کند. اگر بازار به درستی تعریف نشده باشد، ممکن است محصول مزیت رقابتی نداشته باشد زیرا واحد در طبقه بندی اشتباه قرار دارد. به عنوان مثال، اگر Red Bull به عنوان یک نوشابه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد، ممکن است به یک سگ تبدیل شود. با این حال، هنگامی که به عنوان یک نوشیدنی انرژی زا طبقه بندی می شود، بسته به نرخ رشد بالقوه موجود، یک ستاره یا یک گاو نقدی خواهد بود. مرحله 3 سهم نسبی بازار را محاسبه کنید. پس از شناسایی یک واحد تجاری و یک بازار مناسب، گام بعدی محاسبه سهم نسبی بازار است. فرمول پیشنهادی تقسیم سهم یا درآمد تخمینی واحد یا برندهای انتخاب شده با بزرگترین رقیب در صنعت است. نتایج نشان دهنده جذابیت مشتری نسبت به رقابت است. مرحله 4 نرخ رشد بازار را محاسبه کنید. این را می توان در مطالعات و گزارش های صنعتی که به طور گسترده در دسترس هستند یافت. با این وجود، می توان با نگاهی به میانگین رشد درآمد برخی از شرکت های پیشرو در صنعت تخمین زد. این اندازه گیری یک درصد است و بر روی محور y یا خط عمودی ترسیم می شود. نرخ رشد بازار معمولاً توسط: (فروش محصولات در سال جاری فروش محصولات در سال گذشته)/فروش محصولات در سال گذشته گام 5 دایرههایی را روی ربعهای ماتریس رسم کنید. در نهایت، هنگامی که تمام محاسبات واحد تجاری به دست آمد، می توان آنها را در ماتریس قرار داد. با محور x سهم نسبی بازار را نشان می دهد و محور y نرخ رشد صنعت را نشان می دهد. می توانید برای هر واحد برند یا همه برندهای یک شرکت دایره ای ترسیم کنید. اندازه هر دایره در یک ربع باید با نسبت درآمد تولید شده توسط برند مطابقت داشته باشد.
متریک و مقیاس ماتریس BCG
این ماتریس دارای چهار جعبه برای شناسایی ترکیب نرخ رشد بالا یا پایین و سهم بازار است. برای ارزیابی سهم بازار SBU ، نقطه میانی در 1 تعیین شده است. مقیاس سهم بازار از 1/10 از میانگین صنعت تا 10 برابر میانگین صنعت است. برای ارزیابی نرخ رشد بازار ، از نرخ رشد متوسط صنعت استفاده می شود. اگر SBU در صنایع مجزا باشد ، از نرخ رشد عمومی برای اقتصاد کلی استفاده می شود.
ترسیم واحدهای تجاری استراتژیک
واحدهای تجاری استراتژیک بر اساس سهم بازار و نرخ کلی رشد بازار در ماتریس ترسیم شده اند. دسته بندی ها به شرح زیر است:
ستارگان - واحدهای تجاری استراتژیک با سهام بزرگ بازار در صنایع در حال رشد. این بدان معنی است که SBU احتمالاً درآمد قابل توجهی ایجاد می کند. با این حال ، هزینه های رشد و نگهداری سهم بازار می تواند بخش عمده ای از حاشیه سود را بخورد (یا حتی باعث ضرر شود). این ستاره ها به طور کلی در نقطه بعدی در چرخه تجارت خود به گاوهای نقدی تبدیل می شوند. آنها همچنین یک هدف اصلی برای دستیابی به یک رقیب یا شرکتی بزرگتر استراتژیک هستند که به دنبال ورود به صنعت هستند.
گاوهای نقدی - SBU هایی که سهم بازار زیادی را در یک بازار رشد آهسته (عموماً یک بازار بالغ و مستقر) دارند. اندازه سهم بازار مقدار زیادی از درآمد (که ممکن است به آرامی ، پایدار یا رو به زوال در حال رشد باشد) تولید می کند. این شرکت ها به طور کلی از استراتژی های هزینه استفاده می کنند یا از یک شکل پایدار از تمایز برخوردار هستند. هزینه های پایین رشد (هزینه های بازاریابی و فروش) باعث سود بالا یا حاشیه سود زیاد می شود. این سود منبع اصلی شرکت هلدینگ است. سود این SBU ها به طور کلی به تحقیق و توسعه می پردازند یا از SBU ها در دسته های دیگر پشتیبانی می کنند.
علائم سؤال - علامت سوال SBU سهم بازار کمی را در یک صنعت با رشد سریع نگه می دارد. این سرمایه گذاری های نوپا که نیاز به رشد زیادی برای پایدار بودن دارند (یا خود را به عنوان یک تجارت مناسب نشان می دهند). هزینه های رشد (فروش و بازاریابی) سنگین ترین هزینه برای تجارت است و به منابع زیادی نیاز دارد. اگر تجارت شروع به ایجاد نرخ رشد یا حضور شدید در بازار کند ، تجارت با این امید که تجارت بتواند به یک ستاره تبدیل شود ، به دنبال رشد و گسترش خواهد بود. اگر تجارت بتواند سهم بازار را به دست نیاورد ، تجارت یک تغییر استراتژیک یا کاهش تخصیص منابع را برای کاهش هزینه ها انجام می دهد. کاهش هزینه ها و محدود کردن می تواند SBU را به یک سگ تبدیل کند.
سگ ها - سگ ها SBU هستند که سهم بازار کم در یک صنعت با رشد آهسته دارند. از آنجا که این مشاغل رشد کم و ایجاد درآمد پایین را نشان می دهند ، این شرکت منابع زیادی را در این سرمایه گذاری سرمایه گذاری نمی کند. به همین ترتیب ، برای یک سگ دشوار است که همیشه هر نوع مزیت رقابتی را که امکان رشد را فراهم می کند ، ایجاد کند. علاوه بر این ، این بنگاهها به طور کلی قادر به بهره برداری از مزایای هزینه از طریق اقتصاد مقیاس نیستند. شرکت های هلدینگ به طور کلی به دنبال از بین بردن یا کاهش اهمیت سگ ها در اوراق بهادار خود خواهند بود. استثناء زمانی است که سگ مزیت استراتژیک دیگری را برای سایر شرکت های نمونه کارها ارائه می دهد.
مزایای ماتریس BCG
ماتریس دارای یک طراحی ساده است که درک و استفاده از آنها آسان است. این شرکت به یک شرکت کمک می کند تا فرصت های موجود برای مارک های مختلف خود را تجزیه و تحلیل کند و همچنین آنها را به روشی ساده طبقه بندی کند. این به شرکت ها کمک می کند تا مارک هایی را که نیاز به سرمایه گذاری نقدی اضافی برای تحریک رشد و سودآوری سهم بازار در آینده دارند ، شناسایی کنند. این شرکت به یک شرکت کمک می کند تا اوراق بهادار محصول را مقایسه کند و یکی از مبارزات را برای جابجایی ، انحلال یا قطع آن شناسایی کند.
محدودیت های ماتریس BCG
ماتریس BCG از دو شاخص سهم نسبی بازار و نرخ رشد بازار استفاده می کند. با این حال ، اینها تنها عوامل موفقیت در بازار نیستند و بنابراین استفاده از ماتریس را محدود می کنند. با وجود ارائه هم افزایی که به سایر واحدهای برند در سازمان کمک می کند ، برخی از محصولات ممکن است مورد غفلت واقع شوند و به عنوان سگ شناخته شوند. این ماتریس فرض می کند که سهم بازار بالا با سودآوری ارتباط دارد. با این حال ، این همیشه صادق نیست زیرا هزینه های بالایی وجود دارد که به دستیابی به سهم بزرگ بازار می رود. ماتریس ابزاری پیش بینی کننده واضح نیست و محصول جدیدی را که ممکن است بازار را با ویژگی های نوآورانه مختل کند ، به حساب نمی آورد. این مدل ها این احتمال را در نظر نمی گیرند که برند سهم بازار کوچک بتواند به رقابت و غلبه بر گاوهای نقدی یک شرکت بپردازد.