این یک مقاله دسترسی آزاد است که تحت شرایط مجوز انتساب Creative Commons توزیع شده است ، (http://creativeecommons. org/licenses/by/3. 0/) که امکان استفاده ، توزیع و بازتولید نامحدود در هر رسانه را فراهم می کند ، به شرط کار اصلیبه درستی ذکر شده است.
چکیده
هدف: جمعیت و مشکلات مربوط به آن از جمله موضوعات چند بعدی و پیچیده جوامع انسانی است و ویژگی های مرتبط با آنها پایه و اساس ساخت هر برنامه یا سیاست است. باروری ، به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی رشد جمعیت ، موضوعی است که همواره مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقات گسترده ای برای تشخیص عوامل مؤثر بر آن انجام شده است. بنابراین ، نویسندگان تصمیم گرفتند با انجام یک مطالعه طولی و در نظر گرفتن تأثیر دوره های زمانی مختلف بر تغییرات جمعیت آن ، مهمترین عوامل مؤثر در میزان باروری در ایران را مطالعه کنند.
مواد و روش ها: این یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز آن ترکیبی از داده های مقطعی و سری زمانی (داده های پانل) است که از سال 1966 تا 2013 از جمعیت ایران طبقه بندی شده توسط 24 استان این کشور و از کتابهای سال آماری مرکز آماری ایران و سازمان ثبت نام های عمران استخراج شده است. تخمین های نهایی با استفاده از نرم افزار EVIEWS 7 و STATA 12 انجام شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای ازدواج ، سطح آموزش زنان ، بیکاری ، سیاست های جمعیتی ، جمعیت سنی ، سیاست های اقتصادی و هزینه های سالانه خانوارها بر میزان باروری تأثیر گذاشته است.
یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق ، به ترتیب میزان ازدواج و سطح تحصیلات زنان مثبت ترین و منفی ترین تأثیرات بر میزان باروری را داشتند. سپس ، بیکاری ، سیاست های برنامه ریزی خانواده ، سیاست های پرداخت یارانه های نقدی و کل هزینه های سالانه خانوار ، اثرات معکوس بر نرخ باروری داشت و سیاست های پرداخت یارانه های نقدی و جمعیت سنی تأثیرات مثبتی بر نرخ باروری داشتند.
نتیجه گیری: به منظور ایجاد سیاست های افزایش نرخ باروری توسط برنامه ریزی دولت و سیاستمداران ، باید به تأمین شرایط برای ازدواج و کاهش بیکاری توجه بیشتری شود.
معرفی
جمعیت و مشکلات مربوط به آن از جمله موضوعات چند بعدی و پیچیده جوامع انسانی است و ویژگی های مرتبط با آنها پایه و اساس ساخت هر برنامه یا سیاستی است. در حقیقت ، جمعیت یکی از مؤلفه های مهم اقتصادی و اجتماعی در هر جامعه و رشد جمعیت (وضعیت باروری) برای دستیابی به توسعه پایدار باید تحت کنترل باشد (1).
پدیده باروری یکی از وقایع طبیعی مهم جمعیت و یکی از عناصر مهم رشد جمعیت است ، برای افزایش آن ، برخی از کشورها سیاست های تشویقی را اعمال می کنند و برخی دیگر از موارد مجازاتی استفاده می کنند. یقین و ثبات در مسائل مربوط به جمعیت برنامه های زیادی ندارد و هیچ دلیل خاصی برای تعیین ابعاد آنها قابل استفاده نیست. از طرف دیگر ، بین متغیرهای آنها رابطه ثابت و دائمی وجود ندارد (2).
شناخت پویایی باروری و عوامل مؤثر بر آن ، که مهمترین مؤلفه جمعیت در دنیای امروز را تشکیل می دهند ، ضروریات اجتناب ناپذیر در برنامه های توسعه هستند. این امر به ویژه برای کشورهای در حال توسعه که بیشتر نگران توسعه و رشد هستند از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان یک کشور در حال توسعه ، ایران در دهه گذشته با کاهش سریع باروری روبرو شده است (3).
اگرچه نگرش متداول این است که کاهش باروری در سالهای اخیر نتیجه فشارهای اقتصادی است و پس از غلبه بر مشکلات اقتصادی ، می توان انتظار داشت که باروری دوباره افزایش یابد اما عواملی مانند شهرنشینی ، سن ازدواج ، بهبود در آموزش به ویژه در زنان ، خانواده عمومیسیاست های برنامه ریزی و فرهنگ جهانی قطعاً منجر به کاهش بیشتر باروری در دهه آینده خواهد شد و انتظار می رود اگر خانواده ها از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردار باشند ، بیشتر به کیفیت فرزندان خود اهمیت می دهند و به تعداد آنها فکر نمی کنند(4).
براساس سرشماری انجام شده در سال 2006 ، میزان باروری در سراسر کشور 1. 8 کودک در هر مادر و رشد جمعیت کشور 1. 62 و در سرشماری انجام شده در سال 2011 بود ، میانگین رشد جمعیت کشور 1. 29 (5) اعلام شد. در حالی که نرخ باروری بحرانی (مقدار کل باروری که از کاهش و از بین بردن جمعیت به مرور زمان جلوگیری می کند) حدود 2. 4 کودک است. این بدان معنی است که سطح باروری پایین تر از سطح بقا یا سطح بحرانی است. به عبارت دیگر ، جمعیت کشور پس از سال فوق الذکر (6) در مسیر نزول قرار می گیرد.
باروری ، به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های رشد جمعیت ، موضوعی است که همواره مرکز توجه بوده است و تحقیقات گسترده در زمینه شناخت عوامل مؤثر بر آن در ایران و کشورهای خارجی انجام شده است (7). مثالها عبارتند از: Heydari-Sooreshjani و همکاران.(8) ، Moosayi و همکاران.(9) ، شیری و بیداریان (10) ، Ziayi-Bigdeli و همکاران.(2) ، کالانتاری و همکاران.(11) ، Rahnavard و همکاران.(12) ، Adsera و Menendez (13) ، Hondroyiannis (14) ، Engelhardtet و Prskawetz (15) و Kreyenfeld (16) در این زمینه مطالعات انجام داده اند.
مطالعه حاضر با سایر مطالعات در مورد نوع مشابه در برخی از جنبه ها که شامل استفاده از رویکرد پانل و مطالعه موضوع در یک دیدگاه کلان با استفاده از اطلاعات کلی در مورد استانها است ، نه خانواده ها ، نه خانواده ها به طور جداگانه و همچنیناستفاده از پرسشنامه ها. این نوع تحقیقات برخلاف فراوان بودن در مطالعات انجام شده در سایر کشورها ، هیچ مقدماتی در ایران به بهترین دانش محققان نداشته است. با توجه به موضوعات فوق ، مهمترین عوامل مؤثر بر میزان باروری در ایران تصمیم گرفته شد با مطالعه ای که می تواند با گذشت زمان انجام شود و با در نظر گرفتن دوره های مختلف تغییرات جمعیت انجام شود.
مواد و روش ها
مقاله حاضر یک مطالعه اقتصادی-اجتماعی مبتنی بر مدل توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز برای انجام پژوهش ترکیبی از داده های مقطعی و سری زمانی (داده های تابلویی) بود که از سال 1345 تا 1392 از کلیه ساکنان کشور به تفکیک 24 استان و از سالنامه های آماری مرکز آمار ایران و کشور استخراج شد. سازمان ثبت احوال کشوراز آنجایی که تعداد استانهای ایران طی دورهها تغییر میکرد، محققان مجبور بودند از کمترین تعداد در ابتدای دوره و دادههای یکپارچه برای استانهای تقسیمشده در سالهای دیگر استفاده کنند. داده های تابلویی یکی از رویکردهای اقتصاد سنجی و ترکیبی از داده های مقطعی و سری زمانی است. محدودیتهایی که در هر یک از مدلهای سری زمانی (خودهمبستگی) و دادههای مقطعی (هتروسکداستیتیته) وجود دارد را میتوان در یک مدل تابلویی کاهش داد. با ترکیب این دو گروه در یک تابلو و با افزایش تعداد مشاهدات و میزان آزادی، مشکل همسویی بین متغیرهای توضیحی کاهش و کارایی برآورد اقتصاد سنجی افزایش می یابد (17).
در مطالعه حاضر، نرخ باروری (FR) به عنوان یک متغیر وابسته [نرخ باروری کل = Σ (نرخ تولد ویژه پنج ساله برای زنان 15 تا 49 ساله)] در برابر چهار گروه از متغیرهای توصیفی تحلیل شده است. گروه اول، شاخصهای اقتصادی استانها شامل متغیرهایی است که وضعیت اقتصادی استانها را توصیف میکند، یعنی نرخ بیکاری (UnempR) و کل هزینههای سالانه خانواده (FaTExp). گروه دوم، سیاست های اقتصادی دولت را تشکیل می دهد که شامل سیاست های یارانه نقدی و غیر نقدی (Sub) می شود. انتظار می رود که پرداخت یارانه به دلیل اثر انگیزشی در بعد اقتصادی منجر به باروری بیشتر شود. گروه سوم شامل سیاست های جمعیتی دولت است که سیاست های تنظیم خانواده (FaPlan) است. گروه چهارم، شاخصهای اقتصادی-اجتماعی استانها شامل نرخ ازدواج (MarR)، میزان تحصیلات زنان (EduWomR) و نسبت جمعیت اهل سنت به کل جمعیت استان (SunR)، تصور میشود که جمعیت اهل سنت دارای فرهنگی وویژگی های مذهبی که منجر به باروری بیشتر می شود، بنابراین نسبت بیشتر این گروه در جمعیت استان ها ممکن است با نرخ باروری ارتباط مستقیم داشته باشد. لازم به ذکر است که در فرآیند تعیین مشخصات، متغیرهای زیادی مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس آزمون خوبی برازش از مدل حذف شدند. به عنوان مثال اشتغال زنان، تحصیلات مردان، در نهایت مدل رگرسیون خطی چندگانه به شرح زیر است:
در این رگرسیون، "i" مخفف استان ها و "t" سال ها را نشان می دهد. همچنین ضریب β هر متغیر نشاندهنده میزان اثرگذاری آن مربوط به آن متغیر وابسته و ضریب α رهگیری مدل است.
αiیک رهگیری است که تصادفی است. در رگرسیون خطی، توزیع عبارت خطا نرمال در نظر گرفته می شود. همانطور که در کتاب "اقتصاد سنجی پایه" نوشته دامودار گجراتی ذکر شده است، این توجه فواید بسیاری دارد. معمولاً فرض بر این است که u از توزیع نرمال پیروی می کند، هیچ دلیل نظری برای انتخاب این یا سایر اشکال توزیعی برای u وجود ندارد (18) (19).
برنامهها و سیاستهای پرداخت یارانه نقدی و غیرنقدی و عدم وجود آن در قالبهای متغیر ساختگی به شش دوره تقسیم شده است. D1: عدم پرداخت یارانه، د2: پرداخت یارانه غیر نقدی (ده کوپن)، د3: پرداخت یارانه غیر نقدی (پنج کوپن)، د4: پرداخت یارانه غیر نقدی (چهار کوپن)، د5: پرداخت یارانه غیر نقدی (سه کوپن) و د6: پرداخت یارانه نقدی.
سیاست های تنظیم خانواده طی دو دوره در قالب متغیرهای ساختگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. D1: حضور سیاست های تنظیم خانواده و د2: عدم وجود سیاست های عمومی تنظیم خانواده برای کاهش جمعیت.
جمعیت اهل سنت نیز به سه دسته از متغیرهای ساختگی تقسیم شده است: د1: استان های کمتر از پنج درصد سنی مذهب، د2: استان های دارای سنی مذهب پنج تا پنجاه درصد و د3: استان هایی که بیش از پنجاه درصد جمعیت سنی دارند.
در نهایت با استفاده از آزمون های مرتبط، روش برآورد مناسب (از بین سه روش ادغام حداقل مربعات، اثرات ثابت و اثرات تصادفی) انتخاب شد. اولین تست چاو (H0= پولد، اچ1= Fix Effects) و Breusch-Pagan Test (H0= پولد، اچ1= اثرات تصادفی) برای تعیین نوع مدل استفاده شد. تست هاسمن (H0= اثرات تصادفی، H1= Fix Effects) برای تصمیم گیری بین مدل های اثرات ثابت و اثرات تصادفی استفاده شد و زمانی که نوع مدل مشخص شد، تخمین نهایی توسط Eviews 7 و STATA 12 انجام شد.
شش مدل برای نشان دادن عوامل موثر بر نرخ باروری برآورد شد. در مرحله اول بیکاری، نرخ ازدواج، سیاست تنظیم خانواده، نرخ تحصیل زنان و کل هزینه های سالانه خانواده بررسی شد. در مورد دوم، هزینه های غذایی و غیرخوراکی سالانه خانواده به جای کل هزینه های سالانه خانواده بررسی شد. هزینه های سالانه غیرخوراکی شهری و روستایی در مدل سوم بررسی شد. در دو مدل بعدی، سیاست های یارانه ای مورد بررسی قرار گرفت و در مدل آخر، تأثیر جمعیت اهل سنت بررسی شد.
نتایج
مجموعه داده ها در بازه های زمانی 1966 تا 2013 از 24 استان جمع آوری شده و 1152 مشاهده را تشکیل می دهد. سپس مدل های مختلف بر اساس متغیرهای استخراج شده از متون مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج، بهترین مدلها از نظر سازگاری با نظریههای معناداری و خوبی برای برازش انتخاب و به شرح زیر گزارش شدند.
جدول 1 نتایج آزمون های چاو، بروش پاگان و هاسمن را برای شاخص های اقتصادی، سیاست های اقتصادی و جمعیتی و همچنین شاخص های فرهنگی-اجتماعی نشان می دهد.
میز 1
نتایج را آزمایش می کند تا روش برآورد مناسب را انتخاب کند
تست ها | مولفه های | میزان | میزان آزادی | اهمیت |
---|---|---|---|---|
تست چاو (تست f) | F | 21. 76 | (23، 1123) | 0. 0001 |
تست پاگان بروش | Chi2 | 2135. 91 | (01) | 0. 0001 |
تست هاسمن | Chi2 | 5. 73 | (4) | 0. 2206 |
آزمونهای چاو و بروش-پاگان بهطور جداگانه برای همه مقاصد اعمال شد و ضرورت استفاده از روش دادههای تابلویی در برابر ادغام حداقل مربعات برای برآورد مورد بررسی قرار گرفت. همانطور که مقادیر جدول 1 نشان می دهد، زمانی که فرضیه صفر رد می شود، روش داده های تابلویی (اثرات ثابت و تصادفی) تایید می شود. در مرحله بعد از آزمون هاسمن برای انتخاب یک روش از بین دو روش تخمین داده های تابلویی اثرات ثابت و تصادفی استفاده شد و برای تمامی مقاصد به صورت جداگانه مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمون هاسمن که در جدول 1 ارائه شده است، احتمال محاسبه شده نشان می دهد که فرضیه صفر پذیرفته شده و مدل اثرات تصادفی برای تخمین تایید می شود.
سه مدل برای بررسی تأثیر شاخص های اقتصادی بر نرخ باروری تخمین زده شد و دو مدل برای بررسی تأثیر سیاست های اقتصادی بر نرخ باروری ارائه شد. به منظور بررسی تأثیر سیاست های جمعیتی دولت بر میزان باروری ، داده های متغیر سیاست های برنامه ریزی خانواده به طور مداوم در همه مدل ها اضافه می شد. در نهایت ، داده های مربوط به متغیر ازدواج در همه مدل ها ، متغیر آموزش دیده زنان در اکثر مدل ها و جمعیت سنی در یک مدل تخمین زده می شود تا اثرات شاخص های اجتماعی و اقتصادی بر میزان باروری را مورد بررسی قرار دهد. آنها در جدول 2 ارائه شده اند.
جدول 2
نتایج مدل های مربوط به عوامل مؤثر بر میزان باروری در ایران
مدل | مدل 1 | مدل 2 | مدل 3 | مدل 4 | مدل 5 | مدل 6 | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
متغیر | ضریب | S. E | ضریب | S. E | ضریب | S. E | ضریب | S. E | ضریب | S. E | ضریب | S. E | |
غیرقانونی | -0. 059 | 0. 016 | -0. 057 | 0. 016 | -0. 056 | 0. 016 | -0. 020 * | 0. 015 | -0. 012 * | 0. 025 | |||
مرعوب | 5. 789 | 0. 091 | 5. 788 | 0. 091 | 5. 789 | 0. 090 | 6. 088 | 0. 086 | 6. 088 | 0. 086 | 4. 304 | 0. 126 | |
eduwomr | -0. 194 | 0. 005 | -0. 193 | 0. 005 | -0. 193 | 0. 005 | -0. 215 | 0. 007 | -0. 215 | 0. 007 | |||
فپلان | -0. 010 | 0. 000 | -0. 010 | 0. 001 | -0. 010 | 0. 000 | -0. 005 | 0. 001 | -0. 005 | 0. 001 | -0. 026 | 0. 001 | |
فاتح | -3. 38 × 1 0-11 | 4. 63 × 1 0-12 | -1. 05 × 1 0-11 | 5. 54 × 1 0-12 | -1. 10 × 1 0-11 | 5. 53 × 1 0-12 | -1. 26 × 1 0-10 | 6. 00 × 1 0-12 | |||||
ففکسپ | 2. 83 × 1 0-12 * | 3. 56 × 1 0-11 | |||||||||||
فنوکسپ | -5. 22 × 1 0-11 | 1. 83 × 1 0-11 | |||||||||||
ufanfexp | -1. 07 × 1 0-11 * | 3. 31 × 1 0-11 | |||||||||||
RFANFEXP | -1. 23 × 1 0-10 | 5. 83 × 1 0-11 | |||||||||||
زیر | D1 | 0. 009 | 0. 001 | 0. 009 | 0. 001 | ||||||||
D2 | 0. 011 | 0. 001 | 0. 012 | 0. 001 | |||||||||
D3 | 0. 002 * | 0. 001 | 0. 002 * | 0. 001 | |||||||||
D4 | -0. 002 * | 0. 001 | -0. 002 * | 0. 001 | |||||||||
D5 | -0. 003 * | 0. 002 | -0. 003 * | 0. 002 | |||||||||
خورشید | D1 | 0. 003 * | 0. 002 | ||||||||||
D2 | 0. 005 * | 0. 003 | |||||||||||
منفی | 0. 041 | 0. 001 | 0. 040 | 0. 001 | 0. 040 | 0. 001 | 0. 033 | 0. 001 | 0. 032 | 0. 001 | 0. 025 | 0. 002 | |
خوبی از معیارهای مناسب | R2 | 0. 76 | 0. 76 | 0. 76 | 0. 78 | 0. 78 | 0. 52 | ||||||
AIC | -6379 | -6379 | -6385 | -6480 | -6474 | -5578 |
نتایج به دست آمده از همه مدلها نشان می دهد که ضریب تأثیر ازدواج بر میزان باروری مثبت بوده و بیشترین تأثیر را بر میزان باروری داشته است. تأثیر ضریب به دست آمده از نسبت زنان تحصیل کرده به جمعیت استان در همه مدل ها منفی بود و این ضریب بیشترین اثر معکوس را در بین سایر ضرایب بر میزان باروری داشته است. ضریب تأثیر نرخ بیکاری در کلیه مدلها منفی بوده و نشان دهنده تأثیر معکوس نرخ بیکاری بر نرخ باروری است. نتایج مدل های سیاست های جمعیتی نشان می دهد که ضریب تأثیر سیاست های برنامه ریزی خانواده منفی بوده و تأثیر معکوس بر میزان باروری داشته است (متغیر چهارم در جدول 2).
براساس نتایج به دست آمده از مدل ، استانهایی که جمعیت سنی آنها بین پنج تا پنجاه درصد است و استان هایی با جمعیت سنی بیش از پنجاه درصد میزان باروری بالاتری داشته اند ، در مقایسه با استانهای دارای جمعیت سنی کمتر از پنج درصد.
با توجه به نتایج مدلهای سیاست های اقتصادی ، ضرایب اثر سه دوره اول که در طی آن سیاست پرداخت یارانه غیر نقدی (کوپن برای ده ، پنج و چهار مورد) اعمال شد و تعداد کوپن ها زیاد بود و این به معنای مثبت بودتأثیر مستقیمی بر میزان باروری داشت. با این حال ، دو دوره آخر که در طی آن سیاست پرداخت یارانه غیر نقدی به پایین ترین سطح خود رسیده بود (کوپن برای سه مورد) و سیاست پرداخت یارانه نقدی اعمال شد ، دارای ضرایب اثر منفی و تأثیر معکوس بر نرخ باروری بود.
بر اساس نتایج مدل شاخصهای اقتصادی، ضریب تأثیر کل هزینههای سالانه خانواده بر نرخ باروری کمتر از ضریب سایر متغیرها بود. به منظور حصول اطمینان از نتایج به دست آمده، شاخص کل هزینه های سالانه خانواده به هزینه های خوراکی و غیرخوراکی سالانه یک خانواده و تأثیر هزینه های غیرخوراکی خانواده ای که معرف هزینه هایی مانند اجاره یک خانواده بود، تقسیم شد. خانه، حمل و نقل و هزینه های جانبی مانند نگهداری از کودکان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این هزینهها نیز در طول زمان تأثیر منفی اما کمی بر نرخ باروری دارند. در مرحله بعد، هزینههای غیرخوراکی سالانه خانواده به دو بخش شهری و روستایی تقسیم شد. پس از برآورد مدل، ضریب این مدل برای خانوارهای شهری و روستایی منفی بود که نشان دهنده تأثیر معکوس اما اندک هزینه ها بر نرخ باروری بود.
بحث
در این پژوهش سعی شد از مدل های مناسب برای ارزیابی داده های جمع آوری شده استفاده شود. با این حال، مطالعه حاضر دارای محدودیت هایی است. ممکن است متغیرهای دیگری نیز وجود داشته باشد که می تواند بر نرخ باروری تأثیر بگذارد و به دلیل نبود برخی داده های دیگر در این مطالعه مورد توجه قرار نگرفته باشد که نمونه هایی از آنها می تواند متغیرهایی مانند امید به زندگی، شاخص های سلامت، مجرد بودن و نسبت اقلیت های قومی باشد. همچنین عدم دسترسی به دادههای مؤثر در نرخ باروری و عدم دسترسی به دادههای مورد نیاز خانوارها از محدودیتهای پژوهش حاضر بود. از سوی دیگر، از آنجایی که منابع داده با یکدیگر همپوشانی نداشتند یا با یکدیگر همخوانی نداشتند، نتایج بهدستآمده ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند. در نهایت، پژوهش حاضر به برآورد و تحلیل مدلهای مختلف پرداخت که بیسابقه است.
بر اساس نتایج بهدستآمده، ازدواج اصلیترین و مهمترین عامل تأثیرگذار بر نرخ باروری بوده است. مطالعات دیگری مانند مطالعه انجام شده توسط ایمان و همکاران، نتایج این تحقیق را تایید می کند.(20) که نشان داد بین نرخ ازدواج دختران نوجوان و فرزندآوری آنها در مناطق شهری رابطه و همبستگی مثبت وجود دارد.
یافته های مطالعات هندرویانیس (14) و جعفری و همکاران.(21) نشان داد که افزایش تعداد ازدواج منجر به افزایش نرخ باروری می شود.
با ارتقای سطح تحصیلات زنان و ورود آنان به جامعه، سن ازدواج افزایش یافته و تمایل آنان به فرزندآوری کاهش یافته و از سوی دیگر اطلاعات و دسترسی به ابزارهای کنترل باروری و پیشگیری از بارداری افزایش یافته است. همچنین فرصت های شغلی بهتر باعث می شود زنان از نظر اقتصادی، اجتماعی و روانی احساس استقلال کنند. زنان تحصیل کرده بیشتر بر کیفیت فرزندان تاکید دارند تا کمیت آنها. بنابراین با باروری کمتری مواجه خواهند شد. طبق مطالعات متعددی مانند رهنورد و همکاران.(12)، آکابری و همکاران.(22)، نوروزی (23)، موتی حق شناس (24)، ادیبی سده و همکاران.(7) و Odwe et al.(25)، تأثیر قوی و معنادار سطح تحصیلات زنان به عنوان مهمترین عامل و تسریع کننده اصلی کاهش باروری شناخته شد.
نرخ بیکاری یکی از مهمترین عوامل اقتصادی کاهش باروری است. نتایج سایر مطالعات نیز این واقعیت را تایید کرد. ظاهراً در مطالعات Kreyenfeld (16)، Adsera (26)، Adsera and Menendez (13) و Jafari و همکاران نشان داده شده است.(21) که بیکاری به طور قابل توجهی باروری را به تاخیر می اندازد.
در سالهایی که سیاستهای تنظیم خانواده اجرا میشد، این سیاستها مؤثر بوده و نرخ باروری کاهش یافته است. یافته های تحقیق کلانتری و همکاران.(11) (27) بیانگر این واقعیت است که گسترش خدمات تنظیم خانواده در کشور، نگرش مثبت و موافقت زنان با استفاده از روش های پیشگیری از بارداری باعث کاهش باروری شده است.
اقلیت های مذهبی مختلف نگرش های متفاوتی در مورد باروری دارند. داشتن جمعیت بیشتر اهل سنت تاثیرات مثبتی بر نرخ باروری داشته است. یافته های مطالعات انجام شده توسط محمودیان و نوبخت (28)، هاشمیان و محمدی گل (29) سطوح بالاتری از باروری را در بین زنان سنی نسبت به زنان شیعه نشان داده است و اهمیت آن تأیید دیگری بر پژوهش حاضر است.
در زمان اجرای سیاست یارانه نقدی، برخلاف این نظریه که پرداخت یارانه نقدی باید افراد را به سطوح بالاتری از باروری تشویق کند، ضریب دوره سیاست پرداخت یارانه نقدی به دلایل دیگری از جمله افزایش بیکاری منفی شده بود. از پرداخت یارانه نقدی، تخصیص بی اثر آنها یا عواملی که در طول زمان بر میزان باروری تأثیر گذاشته است. با تفسیر این نتایج می توان گفت که قدرت تأثیر منفی متغیرهایی مانند بیکاری و میزان تحصیلات زنان در جامعه به قدری بالا بوده است که جایگزین تأثیر مثبت پرداخت یارانه نقدی بر نرخ باروری در طول دوره شده است. ذکر نگرش زنان تحصیل کرده در مورد اهمیت باروری و ایجاد شرایط خوب و محیط حمایتی برای والدین می تواند بسیار مفید باشد. همچنین پرداخت یارانه نقدی بار مالی فرزندان بیشتری را به طور موقت کاهش داده و در درازمدت به عنوان یک سیاست اساسی مفید تلقی نشده است. نتایج تحقیقات کلویج (30) نیز حاکی از آن است که افزایش یارانه فرزندان تأثیر معنی داری بر باروری ندارد. این سیاست کمک هزینه ای برای هزینه های مستقیم کودکان است، نه کمک هزینه های فرصت فرزندآوری که در دهه های اخیر برای تصمیم گیری های باروری اهمیت بیشتری یافته است.
برخلاف تصور عموم مردم که یکی از مهمترین عوامل کاهش نرخ باروری افزایش هزینهها و وضعیت درآمد خانوارها است، میتوان دریافت که شاخص منفی کل هزینههای سالانه خانواده تأثیر قابلتوجهی بر کاهش باروری نداشته است. سایر مطالعات نیز با نتایج این تحقیق در مورد علامت منفی این متغیر مطابقت دارد. به عنوان مثال، حیدری-سورشجانی و همکاران.(8) و هزارجریبی و عباسپور (31) اظهار داشته اند که افزایش هزینه های زندگی و فشار اقتصادی منجر به کاهش باروری می شود. مطالعه Kodzi و همکاران.(32) همچنین نشان داد که احتمال باروری در وضعیت بد اقتصادی یک خانواده کاهش می یابد. در مطالعه دتلینگ و کرنی (33) مشخص شد که هزینه های خانوار منجر به اثر منفی هزینه ها می شود که نرخ تولد را کاهش می دهد.
نتیجه
برای تاثیرگذاری سیاستهای افزایش نرخ باروری با برنامهریزیهای دولتی و سیاسی، باید به ایجاد شرایط ازدواج و کاهش بیکاری توجه بیشتری شود. ازدواج و تشکیل خانواده در صورت کاهش بیکاری از طریق ایجاد شغل به ویژه برای مردان، ایجاد امکانات رفاهی، افزایش آگاهی عمومی و توجیه علمی ازدواج و منطق باروری در جامعه امکان پذیر است زیرا تا زمانی که جوانان بیکار هستند و درآمدی ندارند. یعنی تا زمانی که در شرایط ناامن اقتصادی زندگی نکنند نمی توانند به ازدواج فکر کنند و آن را به تاخیر بیندازند. در نتیجه فرزندآوری نیز به تعویق خواهد افتاد.