نقشه ای که باعث سقوط توکیو شد

  • 2022-01-30

بورس اوراق بهادار افزایش یافته توکیو مانع از تحقق جاه طلبی خود برای بازسازی بانک های کوچکتر و خانه های اوراق بهادار کشور شد. بنابراین ، با هماهنگی با بانک ژاپن ، این تصادف را که باعث کاهش نیکی شد ، مهندسی کرد. به نظر می رسد که برای افراد خارجی ، تنظیم کننده های مالی ژاپن درگیری آزاد دارند. و فقدان راهنمایی های واضح باعث شده است که دستیاری که در زیر TSE چرب شده است. تونی شیل در مورد نقشه ای که جهان را فریب داده است گزارش می دهد.

1990_May_Tokyo_illustration1_200

فروپاشی بازار سهام ژاپن در سال 1990 توسط وزارت دارایی این کشور و بانک ژاپن تنظیم شد. دو قدرتمندترین نهاد نظارتی مالی جهان به صورت هماهنگ عمل کردند تا داستانی را ایجاد کنند که آنها با یکدیگر کنار می روند. این که اتحاد زمانی ناگسستنی و محرمانه آنها به پایان رسید. آنها تصور می کردند که در صورت محرومیت از اعتقاد غیرقابل انکار خود به انسجام سیاست های پولی ژاپنی ، بازارهای ژاپن منفجر می شوند.

آنها به درستی فهمیدند. بین زمانی که آنها شروع به ارسال سیگنال های طلاق اولیه خود در اواخر سال 1989 و اوایل آوریل 1990 کردند ، شاخص Nikkei-225 با بیش از 10،000 امتیاز (25 ٪) کاهش یافت. داستان هم در خانه و هم در خارج از کشور خریداری شد. مفسران در نیویورک و لندن از مرگ سیستم مالی ژاپن تجلیل کردند. آنها معتقد بودند که شکستگی در روابط بین MOF و BOJ ، هر دو قدرت را برای هدایت و تأثیرگذاری بر بازار در ژاپن سرقت می کند.

اما بینندگان نتوانستند در نظر بگیرند كه MOF علاقه ای به تكان نیکی داشته است. برای قطع جریان پول آسان به ژاپن مالی و شرکتی که بورس توکیو ارائه داده بود منجر به تحقق میل دیرینه MOF-بازسازی هماهنگ صنعت خدمات مالی ژاپن می شود. این مدت طولانی از توانایی بانک ها و خانه های کوچکتر (و ناکارآمدترین) کشور و اوراق بهادار برای مقاومت در برابر عقلانیت به دلیل شناور بودن بازارها متوقف شده بود.

بنابراین کاملاً به نفع مقامات بود که همه اعتقاد داشته باشند که آنها درگیر اختلاف عمومی بودند. اما خودی ها یک داستان متفاوت را می دانند: نه یکی از درگیری ها بلکه یکی از هماهنگی های نزدیک سیاست بین MOF و BOJ.

1990_May_Tokyo_illustration2_200

در مصاحبه ای در اوایل آوریل با Euromoney ، Tatsuya Tamura ، مدیر برنامه ریزی سیاست در بانک ژاپن ، گفت: "در طول [سه ماهه اول 1990] ما مطابق با وزارت دارایی عمل کرده ایم. هیچ چیز در این امر تغییر نکرده است. ساختار سیستم تصمیم گیری سیاسی ژاپن. "

این می تواند یک تمرین روابط عمومی برای پخش گزارش های مربوط به شکاف بین MOF و BOJ باشد. یا این حقیقت تحت اللفظی بود - این که هرگز اختلاف نظر بین این دو مقام وجود نداشت؟اگرچه آنها برعکس سیگنال هایی را به بازار دادند ، اما معتقدند که شکافی وجود داشته است ، اشتباه کردن هدف برای تمایز است.

پزشکان بازار خرد دریافتی را که مقامات از بین رفته اند ، زیر سوال می برند. Takatoshi Okuyama ، مدیر کل بخش مشاوره بین المللی در اوراق بهادار دایوا می گوید: "من فکر نمی کنم بین وزارت دارایی و بانک ژاپن اختلاف نظر ایجاد کرده باشد."

رابرت زیلینسکی ، تحلیلگر ارشد جاردین فلمینگ اوراق بهادار در توکیو می گوید: "به اصطلاح" تصادف "در توکیو چیزی نبود.""این توسط مقاماتی که از درگیری آشکار بین آنها به عنوان یک پله استفاده می کردند ، برای پایین آوردن بورس توکیو که به شدت بیش از حد توجیه شده بود ، ارکستر شد. این کار برای پایان دادن به دوره ای انجام شد که سرمایه ارزان قیمت در دسترس همه ژاپنی ها بودشرکت ها. چرا؟

کالوین پاکت ، رئیس جمهور و مدیر اجرایی بانک مورگان اعتماد در توکیو می گوید: "تجزیه کامل روابط بین وزارت دارایی و بانک ژاپن فقط آشکار است.""ما فقط می دانیم که به ما غیرقانونی گفته می شود و آنچه را در مطبوعات می خوانیم. این ، در توم ، یک ویژگی کلاسیک سیاست گذاری ژاپنی است."

Zielinski معتقد است که انگیزه اصلی MOF ایجاد محیطی است که در آن ادغام و ادغام (M&A) در بخش خدمات مالی برای اولین بار در ژاپن به واقعیت تبدیل می شود.

ژان پل رنویر ، رئیس مدیریت دارایی Shearson Lehman Hutton در توکیو ، این دیدگاه را به اشتراک می گذارد. در گزارشی با عنوان دیدگاه در مورد مقررات زدایی مالی ژاپن: واقعاً به چه معنی است؟وی می نویسد: "MOF شروع به اعتقاد [پس از سقوط اکتبر 1987] کرد که کلید اصلی قدرت اقتصادی آینده قدرت مالی تازه به دست آمده آن بوده است و می تواند منجر به این شود که بخش تولید را بر عهده بگیرد.

با این حال ، "مؤلفه ها" از پا زدن خط امتناع ورزیده اند. لژیونهای بانکهای منطقه ای ژاپن (بیش از 130) و خانه های اوراق بهادار کوچکتر در برابر آنچه که می دانند فروش حق تولد خود را به نام عقلانی بودن می دانند ، مقاومت کرده اند. در حالی که اکثر آنها قادر به بهره برداری از مزایای بازارهای املاک و مستغلات و ارزش املاک و مستغلات بودند که به نوبه خود ، ترازنامه های خود را از نظر مصنوعی سالم به نظر می رساند ، آنها تحت فشار واقعی قرار نگرفتند تا در یک انقلاب M&A شرکت کنند. "تا ژاپن را به قوی ترین جهان تبدیل کند. قدرت مالی یا به عبارت دیگر ، برای تبدیل شدن به بازارهای مالی جهان مترادف با ژاپن به یک هدف جدید تبدیل شد. در این مرحله ، MOF دیگر به سادگی نسبت به فشار خارجی و داخلی واکنش نشان نمی دهد ، اما روند شروع یک چارچوب جدید را آغاز می کندمجموعه جدیدی از اهداف برای "اجزای سازان" و ژاپن ".

اکنون که MOF با خنثی کردن بازارها ، قوانین را بازنویسی کرده است ، این بازیکنان خردسال مجریان انتخاب کمی خواهند داشت که جای خود را در برنامه های بازسازی وزارتخانه بگیرند. ورشکستگی جایگزین خواهد بود. اما ، همانطور که یکی از متخصصان خارجی در توکیو خاطرنشان می کند: "در ژاپن چیزی به عنوان ورشکستگی وجود ندارد. MOF سیستمی را کنترل می کند که امکان شکست فردی را فراهم نمی کند. پس انداز و وام های ایالات متحده. "

سایر عوارض جانبی فروپاشی بازار سهام قابل ذکر است. مدتها نگران جمع آوری پول داغ در بازارهای سرزمین و سهام ژاپن ، که TSE بسیار اهرم ایجاد کرده اند ، MOF مشتاق مجازات این مسئولین بود.

به گفته پل هوفر، معاون ارشد و مدیر Credit Suisse ژاپن: "محرک همه چیزهایی که در سه ماهه اول سال 1990 شاهد بودیم، تصمیم وزارت مالیه برای حذف پول های سفته بازی در بازارهای ژاپن بود. تخمین زده می شود که این مقدار از 5 تا 7 تریلیون ین (33 تا 47 میلیارد دلار) متغیر است. در سال 1989، شرکت‌های ژاپنی از بازارهای یورو دلار برای جمع‌آوری پول در چندین برابر آنچه برای سرمایه‌گذاری نیاز داشتند استفاده می‌کردند و این منجر به سرریز عظیم پول سفته‌بازی به بازار سهام شد.

کاهش شاخص Nikkei به سفته بازان صدمه زد. چهار خانه اوراق بهادار بزرگ در 20 مارس با وزارت مالیه برای توقف فعالیت های تامین مالی مرتبط با سهام به توافق رسیدند. در 4 آوریل، افت بازار سهام قبلاً مجبور به لغو 97 اوراق سهام، اوراق قرضه قابل تبدیل و اوراق قرضه cum-warrant به ارزش 3 تریلیون ین برای سه ماهه اول و دوم سال 1990 شده بود. با این تمایل اخیر ناشران بزرگ برای بازی در بازارها. نیز متوقف شد.

در همین حال، به گفته یکی از تحلیلگران، 10 تا 15 گروه سفته بازان بزرگ و 50 تا 75 گروه کوچکتر که در افزایش شاخص نیکی چاق شده اند، تا اوایل آوریل با "ویرانگری" روبرو بودند. او می‌گوید: «قیمت‌های 200 سهم سفته‌بازی در بورس اوراق بهادار با سرعت بیشتری نسبت به سایر سهام کاهش یافته است. او همچنین به افشای ۵ آوریل گروه سرمایه‌گذاری سفته‌بازی Akebono Kikaku اشاره می‌کند که نمی‌توانست به یک سفته به بانک توکیو سووا به مبلغ ۲۲۱ میلیون ین (۱. ۳ میلیون دلار) احترام بگذارد، زیرا نشانه‌ای از این است که این «آغاز پایان» برای بانک است. دلالان

همچنین شایان ذکر است که وزارت و بانک مرکزی با ناتوانی خود در جلوگیری از کاهش ین، افت بازار سهام و افزایش نرخ بهره در ژاپن، به سیاستمداران، مذاکره کنندگان تجاری و دست اندرکاران بازار در خارج از کشور نشان داده اند که همه- دستکاری و کنترل فراگیر بازارها و موسسات مالی کشور که بوروکراسی ژاپن به آنها متهم است چیزی جز یک افسانه نیست.

این یک کودتا برای انجام خواهد بود، به ویژه در زمانی که ایالات متحده خطرات جنگ تجاری خود با ژاپن را با حمله از طریق مذاکرات ابتکار موانع ساختاری (که قرار است در ماه ژوئیه تکمیل می شود)، به قلب آنچهآن را به عنوان رویه های تجاری ناعادلانه ژاپن می داند.

و شاید قابل توجه باشد که کسانی در محافل مالی ژاپن که اصرار دارند اختلافات بین وزارتخانه و بانک واقعی است، ادعا می کنند که این یک گام طبیعی در روند این کشور به سمت بین المللی شدن بوروکراسی آن است. میچیا ماتسوکاوا، مشاور ارشد رئیس جمهور در Nikko Securities و معاون سابق وزیر دارایی در امور بین‌الملل در وزارت دارایی (قدرتمندترین سمت وزارت مالیه)، می‌گوید: «در ایالات متحده شاهد اختلاف نظرهای بسیار مشابه هستیم. بین بانک فدرال رزرو و وزارت خزانه داری.

و در آلمان غربی هم همینطور است، جایی که کارل اتو پول از حزب سوسیال دموکرات می آید در حالی که دولت دموکرات مسیحی است. ژاپن اکنون به سادگی از الگوی بین المللی پیروی می کند. در گذشته ژاپن به عنوان کشوری در نظر گرفته می شده است که همه چیز در آن توافق شده است. در بی سر و صدا و به طور خصوصی بدون درگیری بین نهادهای نظارتی مالی. اکنون ژاپن نیز به عنوان کشوری در نظر گرفته می شود که در آن وزارتخانه و بانک مرکزی اختلافات خود را در انظار عمومی بیان می کنند."

1990_May_Tokyo_hashimoto_mieno

وزیر هاشیموتو (چپ) و فرماندار مینو: چهره‌های خصوصی و عمومی پشت سقوط ارزش Nikkei.

در حالی که بحث‌ها بر سر ماهیت «تعارض» موج می‌زند، همه بر روی تأثیرات آن اتفاق نظر دارند: این که ظاهر ناهماهنگی یکی از دلایل اصلی افول بازارهای ژاپن بوده است. کرمیت شوئنهولتز، معاون رئیس شرکت برادران سالومون در آسیا، می گوید: «یک واکنش زنجیره ای ایجاد شد، جایی که اختلافات آشکار بین وزارت دارایی و بانک ژاپن اعتبار سیاست پولی را در چشم بازارها تضعیف کرد. در نتیجه، زمانی که سیاست پولی تشدید شد، نتوانست احساسات ضد ین را مهار کند که به نوبه خود باعث تضعیف بازار اوراق قرضه و سهام شد.

Puckett of Morgan Trust نیز موافق است: "اگر سیاست پولی روشن بود، بازار سهام تا این حد کاهش نمی یافت، قطعا از نظر حجم."

اکثریت موافقند که انتصاب یاسوشی مینو به عنوان رئیس بانک ژاپن در دسامبر 1989 نقطه شروع "درگیری" بود. مینو در سال 1947 وارد BoJ شد و به غیر از چند سالی که در آغاز کار خود در نیویورک گذراند، از سال 1965 منحصراً روی مسائل بانکداری داخلی کار کرده است. یکی از ناظران BoJ می گوید که در طول پنج سالی که او به عنوان معاون فرماندار سابق ساتوشی سومیتا خدمت کرد، به نظر می رسید که "در گمنامی خود خیره کننده بود". به گفته خودی ها، روش کاری ترجیحی او این بود که قبل از اتخاذ یک تصمیم توافقی، صبورانه به صحبت های مشاوران گوش کند.

به نظر می رسید که همه اینها با ارتقاء او به فرمانداری تغییر کرده است. او ناگهان قهرمان سیاست های پولی سخت تر، بلای شدید تورم شد و اگر داستان درگیری را باور کنید، مخالف سرسخت وزارت دارایی شد. او مطمئناً از آن زمان مورد تشویق قرار گرفته است. شوئنهولتز در سالومون می گوید: «با ورود مینو، ما متوجه تغییر نگرش در بانک ژاپن شدیم. او شروع به ابراز عقاید قوی کرد و سزاوار اعتبار زیادی است که نظرات خود را در معرض دید عموم قرار داده است."

علنی شوید او مطمئناً این کار را کرد. او در سخنرانی‌ها، بیانیه‌ها و کنفرانس‌های مطبوعاتی هفتگی خود شروع به زیر سوال بردن تورم قیمت دارایی در بازار املاک و سهام ژاپن کرد و از تمایل خود برای افزایش رسمی نرخ تنزیل برای جلوگیری از کاهش ین خبر داد. او ادامه داد که افزایش نرخ بهره پاییزی یک درصدی در اروپا مستلزم اقدام متقابل در ژاپن است.

در این مرحله، Nikkei-225 به رکورد 38916 عددی خود در 29 دسامبر صعود کرد و بخش‌های هیجان‌انگیز صنعت اوراق بهادار ژاپن شنیده شد که خواستار فشار در پایان سال برای مجبور کردن آن به بیش از 40،000 بودند. اوکویاما از دایوا می گوید: «ما در آن زمان بیش از حد خوش بین بودیم."به نظر می‌رسید که توافق بر این بود که نرخ‌های بهره کاهش می‌یابد و ین در سه ماهه اول سال 1990 قوی‌تر می‌شود.

Salomon Brothers بیش از حد خوشبین نبود و تنها خانه ای در توکیو، ژاپنی یا خارجی شد که بازار را درست می خواند. در مقابل، Nomura Securities میزبان یک شب مطبوعاتی در 14 فوریه بود که در آن مدیر بخش تحقیقات و مشاوره سازمانی با اطمینان پیش بینی کرد که Nikkei-225 تا پایان سال 1990 به 45000-50000 خواهد رسید.

شوئنهولتز سالومون می‌گوید: «به محض اینکه دیدیم مینو درباره قیمت‌های بالای زمین، سقوط ین، تنگی بازارهای کار و سرعت رشد اقتصادی نگرانی نشان می‌دهد، متوجه شدیم که سیاست پولی قطعاً سخت‌تر خواهد شد.

"از آنجا طبیعی بود که انتظار داشته باشیم افزایش نرخ بهره بلند مدت در زمانی که نرخ بهره کوتاه مدت بالا بود و پیش بینی فروش اوراق قرضه دولت ژاپن را پیش بینی کرد. این ، ما متوجه شدیم ، شکاف بزرگی را ایجاد می کندبازارهای سهام و اوراق قرضه و فشار رو به پایین بر بازار سهام عدالت اعمال می شود که به مرور زمان جمع می شود تا بازار سهام را پایین بیاورد. بنابراین در 11 ژانویه ، ما [کریستوفر میچینسون استراتژیست در لندن] پیش بینی خود را برای Nikkei-225 که در آن زمان بود ، تجدید نظر کردیمدر حدود 39،000 تا 32،000-35،000 ایستاده است. "

این بازار موظف شد زیرا نیکی تا پایان ژانویه به 37188 سقوط کرد و در پایان فوریه به 34. 591 رسید. 25 دسامبر نرخ سپرده یک شبه (ODR) افزایش یک نیمی از امتیاز به 4. 25 ٪ نتوانست کار خود را در تسویه حساب انجام دهد. در اوایل ماه دسامبر از 143 پوند به دلار سقوط کرد و در ژانویه به 147 پوند رسید. از آنجا که بازارها همچنان رو به کاهش و ضعف ین بودند ، ODR دوباره با یک درصد امتیاز به 5. 25 ٪ در 23 مارس افزایش یافت. تا این زمان ، سالومون دوباره به پایین (در 8 مارس) پیش بینی Nikkei را به 27،000-30،000 بازنگری کرد. باز هم درست بود: در پایان ماه مارس این شاخص به 29. 980 رسید.

با ورود مینو ، ما تغییر نگرش در بانک ژاپن را تشخیص دادیم. او شروع به نمایش نظرات قوی کرد و سزاوار اعتبار زیادی برای عمومی شدن با نظرات خود است - کرمیت شونولتز ، برادران سالومون

اما همانطور که شونولتز مراقب است که خاطرنشان کند: "به هیچ وجه ما متقاعد نشده بودیم که بنیادی هایی که بانک ژاپن نگران آن است ضعیف است. ما توانستیم بازار را به طور دقیق فراخوانی کنیم زیرا ما تشخیص دادیم که احساسات ، به جای اصول ، در آن قرار دارد. بخشی از فروش در بازار سهام-احساسات منفی ، یعنی با ناتوانی به ظاهر وزارت دارایی و بانک ژاپن برای توافق در مورد سیاست های پولی تولید می شود. "

در اینجا ریشه آنچه که به عنوان "درگیری" تلقی شده است نهفته است: این که از BOJ جلوگیری شده است از ترس خود در مورد دارایی و تورم قیمت به موقع از طریق ODR افزایش یابد زیرا MOF دیدگاه خود را به اشتراک نمی گذارد و ظاهراً پیچیده استآزادی آن برای مانور. بازیکنان سهام عدالت و اوراق قرضه ژاپن ، که به طور سنتی توانسته اند قبل از داده ها یا اخبار منتشر شده به طور رسمی ، هرگونه خبری در مورد سیاست های پولی را به خوبی تخفیف دهند ، بدون هیچ گونه راهنمایی مشخصی باقی مانده اند. نتیجه اسلاید بازارها بود.

اما در حالی که شواهد کافی وجود دارد که نشان می دهد انگیزه های BOJ در قالب اظهارات مکرر عمومی فرماندار میونو بوده است ، دیدگاه های MOF به دور از آن بیان نشده است.

دیدگاه ها در این مورد متفاوت است. به عنوان مثال ، شونولتز معتقد است كه MOF قصد خود را نشان می داد ، هرچند به شیوه معمول دور خود. وی می گوید: "من فکر می کنم شواهد کافی وجود دارد که نشان می دهد MOF نسبت به BOJ در مورد افزایش نرخ محتاط تر بود و این خود را در مورد اولویت های خود متفاوت بیان می کرد."با این حال ، وی فقط به معدود اظهارات عمومی وزیر دارایی Ryutaro Hashimoto که در طی چند ماه گذشته ساخته شده است اشاره می کند.

"این به نظر می رسد که MOF می خواست از اقداماتی که به طور جدی بر بازارهای سهام ژاپن تأثیر می گذارد ، جلوگیری کند زیرا نگران این بود که در توکیو کاهش یابد و به بازارهای جهانی برسد. این نقش ژاپن را به عنوان لنگر بازارهای جهانی می دید و به همین ترتیب مراقب بود.، در مورد مسئولیت های بین المللی خود. در همین حال ، BOJ بیشتر نگران تصحیح آنچه که به عنوان مشکلات داخلی می دید و اهداف بین المللی آن برای ژاپن برای این بود که به عنوان لنگر برای سطح قیمت جهانی عمل کند. "

دیگران به دور از قانع شدن هستند. توبی مایرسون ، مدیر ارشد Nomura Wasserstein Perella در توکیو می گوید: "وزارت دارایی واقعاً از وقایع چهار ماه گذشته ناراضی نیست."

مدیر کل یک خانه اوراق بهادار خارجی در توکیو می گوید: "هرگز وزارت دارایی موضع خود را در مورد آنچه واقعاً در مورد بازارهای رو به زوال فکر می کرد روشن نکرد یا اینکه واقعاً در اختلاف اساسی با ترس های اعلام شده بانک ژاپن بود."

وی ادامه می دهد: "اما پس از آن تبلیغات چیزی است که MOF هرگز در آن حكم نداده است.""مسیر ارجح آن نشت نظرات خود به مطبوعات ژاپنی است که در آن نظرات فقط به" منابع نزدیک به وزارتخانه "نسبت داده می شود. و اگر رفتار وحشی مطبوعات ژاپنی را طی چند ماه گذشته در نظر بگیرید ، به زودی می توانید ببینید که این مواردمقالات بدون این جهت مرسوم باقی مانده اند و MOF هیچ یک از راهنمایی های معمول خود را از طریق رسانه ها ارائه نکرده است. "

در طی چهار ماه گذشته ، مطبوعات معمولی ژاپنی واقعاً غیرقابل پیش بینی بوده اند. هفته 2-6 آوریل نمونه خوبی است. Nihon Keizai Shimbun (پیشرو در سال مالی ژاپن) آن هفته را با مقاله اصلی آغاز کرد که شرکت های بیمه عمر ژاپن قصد داشتند فروش گسترده ای از اوراق بهادار سهام داخلی خود را آغاز کنند. و همچنین داشتن یک اثر چشمگیر فوری در بازار - در روز 1،978 امتیاز کاهش یافت - این مقاله به طرز وحشیانه ای نادرست بود. همانطور که توسط کنفرانس های مطبوعاتی با عجله توسط شرکت های پیشرو زندگی اشاره کرد و خاطرنشان کرد: تنها استراتژی سرمایه گذاری ممکن آنها در قبال TSE همچنان "خرید و نگه داشتن" خواهد بود.

خنک کننده بورس اوراق بهادار توکیو - تقریباً 30 ٪ کاهش یافت - بخشی از برنامه جامع برای مجبور کردن کارآیی بیشتر بر صنعت خدمات مالی بود.

در همان هفته ، مطبوعات همچنین مسئولیت شایعات مبنی بر اینکه یک مدیر ارشد در میتسی تایو کوبه تازه تشکیل شده و یک مقام اوراق بهادار یامیچی خودکشی کرده اند ، خودکشی کرده اند ، که یکی از خانه های بزرگ اوراق بهادار با ورشکستگی قریب الوقوع روبرو شده استبرای پاسخگویی به پرداختهای مربوط به آتی. همه تأثیر مضراتی در بازار داشتند و همه به شدت انکار شدند.

یکی از Observer می گوید: "داستان های دیوانه به معنای یک چیز بود.""MOF بر روی نشت ، راهنمایی و جهت عقب نگه داشته بود. سکوت آن به ویژه نشان می دهد که فشار بیشتر به بازار بی اعتنا نیست. و به طور کلی این که در مخالفت با بانک ژاپن مورد خوبی نبود.

دیدگاه BOJ آموزنده است. Tamura of Boj در پاسخ به این سؤال که چرا یک بیانیه عمومی مشترک به خودی خود ارائه نشده است و MOF برای خنک کردن بازارهای بی ثبات ، پاسخ داد: "ما فکر نمی کردیم که لازم باشد. تا کنون که شاید هیچ کس به آنچه ما گفتیم اعتقاد داشته باشد. و ما هر دو احساس کردیم که در پایان می توانیم درک مردم و بازارها را بدست آوریم. "بدبینان در توکیو این روش دیگر را تفسیر می کنند. آنها ادعا می کنند که BOJ در حال خواندن یک فیلمنامه با دقت برای آن توسط MOF بود. به فرماندار یکبار دپارتمان میونو بخش جدیدی برای بازی توسط MOF که در آن او از کلارک کنت به سوپرمن تغییر می کرد ، داده شد. در این نقش جدید او می تواند بازار سهام بیش از حد ژاپن را به سطح قابل قبول تر از MOF برساند ، در حالی که دومی هیچ انتقادی از سوی سرمایه گذاران ژاپن به دلیل پشت سر گذاشتن بالون TSE جلب نکرد.

زیلینسکی از Jardine Fleming بسیار فراتر می رود: "در دهه 1980 هدف اولیه وزارت دارایی این بود که ین را قوی نگه دارد تا صنعت صادرات ژاپن توسعه یابد. در همان زمان کاملاً تشخیص داد که بازارهای ژاپن در برابر واردات غیرقابل نفوذ هستند. با پایین نگه داشتن نرخ‌های بهره، جریان عظیمی از سرمایه به بازار سهام را نیز تشویق کرد و با افزایش شدید بازار، به هر شرکت ژاپنی که مایل بود پول ارزانی را در بازارهای سهام ژاپن به دست آورد.

"موسسات و شرکت های مالی ژاپن در طول پنج سال گذشته بیش از 76 تریلیون ین (506 میلیارد دلار) جمع آوری کرده اند. تنها شرط لازم برای دسترسی به این سرمایه، پرداخت سود سالانه اندک بود. این امر به بانک های ژاپنی امکان داد تا پایه سرمایه خود یعنی کارگزاران را بازسازی کنند. برای حفظ مقادیر قابل توجهی از درآمد و نیپون لایف برای تبدیل شدن به بزرگترین شرکت بیمه عمر در جهان.

پس از رسیدن به نقطه‌ای که برای کسب‌وکارهای صادراتی کشور سرمایه کم‌هزینه کافی برای تثبیت رشد خارج از کشور تامین شده بود، وزارت مالیه مجبور شد با اثرات منفی تورم قیمت دارایی‌ها مبارزه کند. تصمیم گرفت که یک سال دیگر بازارهای سهام صعودی غیرضروری باشد. و اینکه شرکت‌ها به اندازه کافی پول جمع‌آوری کرده‌اند که می‌توانستند استفاده کنند. آنها شروع به جمع‌آوری پول غیرضروری برای اهداف سفته‌بازی کرده بودند و به سفته‌بازی قیمت زمین دامن می‌زدند. در دهه گذشته این امر مطلوب بود زیرا از اصول بنیادی شرکت‌های ژاپنی حمایت می‌کرد در حالی که خطراین به نوبه خود شروع به ایجاد اختلاف اجتماعی جدی کرد زیرا ژاپنی ها بسته به اینکه مالک زمین هستند یا نه به ثروتمند یا فقیر طبقه بندی می شدند.

"بنابراین وزارت مالیه تصمیم گرفت کاهش در بازار سهام ضروری است و یکی از نزدیک به 30 درصد را تحت تاثیر قرار داد و این کار را انجام داد زیرا می‌خواهد دهه 1990 دهه بازسازی داخلی باشد. بالا بودن بازار سهام یک نقطه ضعف مثبت برای این بود: زیرابانک‌های کوچک و ناکارآمد، خانه‌های اوراق بهادار و شرکت‌ها را حمایت کرد و در نتیجه از فعالیت‌های M&A که برای ادغام حیاتی بود جلوگیری کرد. اکنون این بانک‌ها مجبور خواهند شد روی سود و ایجاد درآمد واقعی تمرکز کنند، زیرا سرمایه‌گذاران شروع به رتبه‌بندی سهام بر اساس ارزش‌های قیمتی/درآمد بسیار پایین‌تر خواهند کرد. و اگر درآمد حاصل نکنند، تصاحب خواهند شد.»

او آن را "طرح اصلی" وزارت مالیه می نامد. برای تسریع کاهش در TSE به منظور وادار کردن افراد تنبل و کوچک به کارآمد شدن. و او معتقد است که بخش خدمات مالی هدف اصلی وزارت مالیه است.

Renoir of Shearson Lehman Asset Management موافق است: "وزارت دارایی نتوانست مقررات زدایی را که می خواهد در خدمات مالی ژاپن اجرا کند. در تلاش برای متقاعد کردن بانک های کوچکتر و شرکت های اوراق بهادار برای سقوط با طرح های بازسازی خود شکست خورده بود، زیراشرایط بازار صعودی از ترازنامه آنها محافظت می کند. اکنون نیازی نیست آنها را متقاعد کند، بلکه باید آنها را نجات دهند. این بدان معناست که اکنون M&A زیادی در صنعت خدمات مالی داخلی وجود خواهد داشت که امکان پذیر نبود. قبل از."

پذیرش این دیدگاه به معنای پذیرش این است که وزارت مالیه، به دور از فرسایش قدرت از طریق مبارزات خود با BoJ، کنترل خود را بر سیستم مالی ژاپن تثبیت کرده است. و رنوار معتقد است که نقش اصلی را در بازسازی که مقدم بر مقررات زدایی خواهد بود، ایفا خواهد کرد: " وزارت مالیه از این فرصت استفاده خواهد کرد تا با خانه هایی که نیاز به ادغام دارند، دلال ازدواج کند. این بانک به یک بانکدار سرمایه گذاری با شکوه تبدیل خواهد شد که هیچ کارمزدی دریافت نمی کند."

Myerson از NWP می گوید: "وزارت مالی می داند که اگر به سیاست خود برای جلوگیری از شکست موسسات مالی در ژاپن ادامه دهد، سیستم بانکی باید منطقی شود. وزارت مالیه از آنچه در ایالات متحده رخ داده است آگاه است. و قوانین بیش از حد محیطی را در ایالات متحده ایجاد کرده است که برای ایجاد مؤسسات خدمات مالی جهانی مناسب نیست. با این حال، تضمین می‌کند که مقررات زدایی به گونه‌ای انجام می‌شود که ادغام را تشویق می‌کند. به‌ویژه در عرصه بانکداری، ادغام افزایش خواهد یافت. در حال حاضر تعدادی جفت مفهومی در حال انجام است."

میرسون فکر می کند که ازدواج اخیر بانک میتسویی و بانک تایو کوبه نمونه اولیه این روند بود. یکی از مقامات ارشد یکی از سه بانک بزرگ تراست ژاپن می گوید که انتظار دارد در آینده نزدیک یک اتحاد دیگر بین دو بانک متوسط شهری اعلام شود. و او، همراه با بسیاری، بانک توکیو را به عنوان یک نامزد ادغام بسیار محتمل معرفی می کند.

بنابراین وزارت مالی تصمیم گرفت کاهش در بازار سهام ضروری است و یکی از نزدیک به 30٪ را تحت تأثیر قرار داد - رابرت زیلینسکی، ژاردین فلمینگ.

به منظور برآورده کردن الزامات کفایت سرمایه بانک تسویه بین‌المللی (BIS)، بانک توکیو به‌ویژه تحت تأثیر کاهش ارزش ین قرار گرفته است، زیرا در مقایسه با سایر بانک‌های شهری، بخش بسیار بیشتری از دارایی‌های خود را به ارز خارجی در اختیار دارد. 56 درصد. و در بین تمام بانک‌های شهر، بالاترین رشد سالانه دارایی‌ها را در سال گذشته به ثبت رساند (24. 6 درصد در مقایسه با 15. 1 درصد بانک دای-ایچی کانگیو). در عین حال، الزام وزارت مالیه مبنی بر افزایش ذخایر خود در قبال بدهی های LDC از 15% به 25% به شدت آسیب دیده است، زیرا با 663 میلیارد ین وام های LDC، میزان مواجهه آن دو برابر سایر بانک های شهر است..

نسبت BIS آن حول مرز 8 درصد بوده است و برنامه های انتشار سهام در ماه گذشته با فروپاشی TSE از بین رفت. بانک تراست می گوید: «این به مرحله ای می رسد که ممکن است بانک توکیو در دسته «ادغام نجات» قرار بگیرد. یک کارشناس M&A در توکیو نیز فکر می کند احتمال دارد که بانک ها به زودی با هم ازدواج کنند. بانک توکیو احتمالاً به اتحاد فکر می کند. این بانک در خارج از کشور بسیار قوی است اما در داخل کشور ضعیف است. [شبکه شعبه ای در ژاپن با تنها 32 شعبه در مقایسه با 588 شعبه برای Mitsui Taiyo Kobe و 367 برای DKB دارد.] ادغام با یک شعبه. از میان بسیاری از بانک های ژاپنی که هیچ حضوری در خارج از کشور ندارند، احتمالاً جذاب خواهند بود."

در حالی که ادغام بین بانک‌های بزرگ‌تر مطمئناً موضوعی پرطرفدار برای گفتگو است، وزارت مالیه بیشتر مشتاق است تا ادغام بانک‌های منطقه‌ای را انجام دهد. زیلینسکی می‌گوید: «با از بین رفتن بازار سهام به معنای پایان پول ارزان برای بانک‌های منطقه‌ای، اکنون بسیار محتمل است که آنها به دست بانک‌های شهر بزرگ‌تر بیفتند»."بسیاری از مناطق به سختی سودآور هستند در حالی که هزینه های ثابت زیادی دارند. به عنوان مثال، بانک ها با اندازه یک پنجاهم DKB اغلب یک دهم تعداد کارمندان و یک چهارم تعداد شعب دارند."

بانک های شهر در حال آماده سازی برای روزی هستند که همتایان منطقه ای کوچکتر خود را جذب می کنند. تجاوز آنها به تدریج بوده است و معمولاً شامل خرید درصد کمی از سهام منطقه ای و ارسال کارمندان به عنوان مدیر بوده است. از مارس 1989 ، براساس گزارش اخیر باركلیز د زیت در توكیو ، بانک صنعتی ژاپن بزرگترین سهامدار در 25 بانک منطقه ای بود و مدیران را در چهار مورد از این بانک ها قرار داده بود. بانک فوجی با 23 بانک و هفت مدیر در رده دوم قرار گرفت. همچنین باید برای کنترل MOF آسانتر باشد که بتواند در 47 بانک منطقه ای دارای مدیران باشد ، در حالی که BOJ دارای مدیران 45 است.

بانک های منطقه ای با سقوط سهام تضعیف شده اند. به عنوان مثال ، بانک Kagoshima ، که همچنین هدف گروه های سوداگرانه بوده است ، بین مارس و آوریل در قیمت سهم خود تقریباً 3000 پوند تا 860 پوند متحمل شد. این امر باعث می شود که MOF فشار آن را به یک ادغام آسان تر کند.

خانه های اوراق بهادار به همین ترتیب تضعیف شده اند. در مقایسه با پایان سال 1989 ، قیمت سهم Nomura تا اوایل ماه آوریل 45. 7 ٪ کاهش یافته است ، 45. 3 ٪ داووا و 43. 8 ٪ Yamaichi. اما در حالی که تحلیلگران تخمین می زنند که تأثیر کاهش کمیسیون ها و درآمدهای دست نویس از دست رفته ممکن است سود را برای مالی 1991 کاهش دهد ، آنها انتظار ندارند که آنها با مشکلات جدی مالی روبرو شوند.

در عوض ، مانند مورد بانک ها ، این خانه های اوراق بهادار کوچکتر است که احتمالاً رنج می برند. انتظار می رود ادغام و ادغام دوباره انتظار شود. اما در حالی که احتمالاً بانکهای کوچکتر به بزرگترها می رسند ، MOF مانع از بزرگ شدن حق رای دادن به چهار خانه بزرگ خواهد شد (که طبق برخی تخمین ها بیش از 60 ٪ سهم از کلیه مشاغل اوراق بهادار ژاپنی را به آنها می دهد). و بنابراین به آغوش بانکها خواهد بود که خانه های اوراق بهادار کمتری مجبور به رفتن خواهند شد.

بانکهای اصلی در حال حاضر روابط محکمی با مجموعه ای از خانه های اوراق بهادار دارند که اغلب حداکثر 5 ٪ سهام آنها را طبق قوانین موجود مجاز می دانند. تأثیر آنها با اعزام کارمندان برای خدمت به عنوان مدیر ، به این معنی است که این پیوندها به راحتی می توانند به کنترل کامل تبدیل شوند.

همه اینها منجر به لغو احتمالی ماده 65 ، معادل ژاپن از قانون شیشه ای ایالات متحده می شود. و حتی اگر این امر مقررات زدایی جسمی ایجاد نکند ، ماده 65 به یک کاغذ بی معنی تبدیل می شود. همانطور که Renoir درباره قانون می گوید: "این به سادگی زائد خواهد شد."

در این نور جالب است که متوجه تغییر نگرش در اوراق بهادار دایوا به سمت مقررات زدایی شوید. هنگامی که رئیس جمهور آن ماساهیرو در دسامبر 1989 با یورومونی در مورد این موضوع صحبت کرد ، وی اظهار داشت: "ماده 65 در ژاپن حذف نمی شود. نیازی به این نیست که چنین باشد. "در ماه آوریل ، Okuyama از Daiwa خاطرنشان کرد: "من معتقدم ماده 65 اصلاح خواهد شد. بحث ها به صورت برنامه پیش می روند. این یک الزام است ، یک گرایش طولانی مدت است."

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.