​تسلط بر روانشناسی تجارت

  • 2021-10-4

من می دانم وقتی نیازی به انجام این کار ندارم چه باید بکنم. اما زمانی که من در طوفان تصمیم گیری در حالی که تجارت گرفتار, من به خود شک و فوریت سقوط فقط زمانی که من نیاز به منطقی. به دلایلی ذهن من که می داند چه کاری انجام دهد از در خارج می شود و با دوقلوی شیطانی خود جایگزین می شود که نمی داند در صورت نیاز چه کاری انجام دهد. اگر من می تواند این مشکل را حل کند, تجارت من خواهد بود در یک سطح کاملا متفاوت. من خیلی نزدیک هستم, اما این مشکل را نگه می دارد خیلی بزرگ من بر روی سر فقط زمانی که پیروزی به نظر می رسد در چنگ من. جی جی

چرا دانش شکست زمانی که پول واقعی است?

مردم بر این باورند که کسب دانش علمی زیادی در مورد تجارت (تمام کتابهایی که در اختیار دارید و دوره های "حتما شعله ور" دارید) و سخت کوشی شما را به یک برنده در تجارت تبدیل می کند. معامله گران مشتاق تعقیب دانش از کتاب به کتاب, از معلم به معلم, و نظریه به نظریه به دنبال دانش "حق" است که بر لبه. و در کار سخت سخت کار می کنند. سخت خاص در پنهان کردن از ترس خود را پشت داده ها و داده ها و داده های بیشتر کار می کنند.

هنوز, برای تمام دانش خود را به دست اورد, چه در گرما از لحظه ای اتفاق می افتد? فلج با تجزیه و تحلیل. برای اکثریت قریب به اتفاق معامله گران, از هم جدا سقوط عاطفی و در نهایت تجارت از یک ذهن مصرف شده توسط هر دو ترس, تجاوز, و یا اعتماد به نفس بیش از حد. مهم نیست که چقدر گسترده دانش و یا چقدر سخت معامله گر در حال کار را به نفع خود, او/او تاثیر احساسات در ظرفیت خود را به تجارت به طور موثر نادیده گرفته شده است.

بدون هوش هیجانی که دانش و کار سخت پایین می رود تخلیه. مشکل این است که معامله گران تاثیری را که احساسات بر توانایی خود برای ماندن در لحظه با ذهن روشن دارند نادیده می گیرند. مثل این است که یک ماشین مسابقه ای فوق العاده عالی فرمول 1 داشته باشید اما داشتن یک راننده (که نمی داند چه کاری انجام می دهد) در یک مسابقه رقابتی رانندگی می کند. اتلاف یک ماشین مسابقه کاملا خوب. به همین ترتیب معامله گران دانش خود را از تجارت و کار سخت خود هدر می دهند زیرا نمی دانند چگونه از این دانش تحت فشار تجارت استفاده کنند.

احساسات و ذهن در تجارت

ظرفیت انجام تحت فشار همه چیز را با احساسات است. شما به عنوان یک معامله گر چه بخواهید و چه نخواهید با احساسات سر و کار دارید. اکثر معامله گران خود را برای از دست دادن طولانی قبل از اینکه در واقع از دست بدهند. با ترس در حال حاضر در ذهن خود عمل کشیدن حلقه را وارد کنید. ابتدا سعی می کنند با تمرکز بر اطلاعات و داده ها – تعداد زیادی داده و تعداد زیادی داده-نادیده بگیرند. اما این کار نمی کند. سپس سعی می کنند مقاومت کنند. و هرچه بیشتر مقاومت کنند ترس بیشتر ادامه می یابد. حتی سعی میکنند موفقیت و غلبه بر ترسشان را تجسم کنند اما ترس به خودباوری تبدیل میشود که ذهن تصمیمگیرندهشان را درگیر میکند. ذهن تجارت خود را وتکه و عملکرد تجاری خود را تشکیل شده است. چیزی که به عنوان یک گلوله برفی کوچک شروع شد به یک بهمن احساسی تبدیل شد. این نتیجه نهایی تلاش برای پنهان کردن احساسات در پشت داده ها است.

معامله گر درک درستی از احساسات را از دست می دهد که می تواند به او کمک کند ذهن خود را در طول تلاطم عملکرد تجاری مدیریت کند. بنابراین, اولین, اجازه دهید با یک سوال اساسی شروع: احساسات است?

احساسات چیزی نیست که شما فکر می کنید. اگر توانایی کار با احساسات را داشته باشید می تواند اطلاعات حیاتی را در اختیار شما قرار دهد. احساس یک پتانسیل عمل بیولوژیکی است که فعالیت بین ارگانیسم و محیط را هماهنگ می کند. این یک احساس نیست اگرچه یک عنصر احساسی دارد. این روانی نیست, اما طول می کشد بیش از ذهن تاکید کردن معامله گر. چیزی که من می خواهم شما را به اطلاع است که احساسات, شروع در سطح بیولوژیکی, هماهنگی عمل – از طریق بدن و ذهن در حال ظهور – در پاسخ به عوامل محیطی به طوری که بخشنامه نخست از خود حفظ از ارگانیسم (که شما, معامله گر) نگهداری می شود.

احساسات در دنیایی خطرناک تکامل یافته اند. طبق تعریف برای بقای کوتاه مدت و بدون فکر فردا (سود بلند مدت) ساخته می شوند. احساسات نیز وجود داشت, انجام کار خود را, مدت ها قبل از یک ذهن و یا یک موجود روانی به نظر وجود دارد. هنگامی که ذهن و روانشناسی شروع به توسعه میلیون پس از توسعه احساسات, که (ذهن و روانشناسی) رشد از و با مغز عاطفی درهم شد. این امر به ویژه در تجارت مهم است که احتمال پتانسیل مشکلی است که باید توسط یک مغز طراحی شده برای بقای کوتاه مدت حل شود-و احساسات تجربه شده در تجارت همه چیز در مورد بقای کوتاه مدت است.

در واقع مغز عاطفی و مغز جدید چنان به هم پیوسته اند که تمام تفکرات وابسته به حالت عاطفی است. شما, به عنوان یک معامله گر که می خواهد برای بهبود/عملکرد خود را در طول تجارت, نیاز به خواندن که جمله گذشته چندین بار تا زمانی که شما احساس امواج شوک به شما ضربه. شما یک ذهن منطقی ندارد. شما یک ذهن منطقی دارید. ذهن تفکر شما (مغز چپ) به سادگی توضیحی برای تصمیم گیری مغز احساسی (مغز راست) ایجاد می کند. همانطور که اکثر انسانها معتقدند احساسات و تفکر به هم وابسته هستند و قابل تفکیک نیستند. این همه چیز را با عملکرد خود را در حالی که تجارت با سرمایه در معرض خطر است.

و در اینجا اولین چیزی است که باید در مورد احساسات بدانید. هر بار که یک اختلال در الگوی حسی استاندارد وجود دارد که مغز (ارگانیسم تطبیقی که هست) قبلا ایجاد کرده است یک احساس باعث فعالیت می شود. توجه داشته باشید که ما در اینجا زیاد در مورد روانشناسی صحبت نکرده ایم. در عوض ما در مورد زیست شناسی است که منجر به روانشناسی خود صحبت کردیم. زیست شناسی و روانشناسی را نیز نمی توان به طور مرتب از هم جدا کرد. روانشناسی و ذهن خاصی از تعامل مغز عاطفی با محیط پدیدار می شود.

ذهن تجارت در احساسات چه همه این عصبی زیست شناسی تبدیل به روانشناسی نگاه مانند در تجارت? شما هر بار که تجارت می کنید این حفظ خود را با انگیزه بقای غریزی مغز عاطفی تجربه می کنید. و به خصوص هر بار که شما تحت فشار خفه کردن و یا همه پمپ و یا بیش از تجارت و یا انتقام تجارت. فکر می کنم در مورد زمان گذشته شما فلج با تجزیه و تحلیل تجربه (ترس یا اضطراب گیج ذهن و با استفاده از تجزیه و تحلیل و داده ها بیش از حد برای جلوگیری از تهدید ناشی از خطر سرمایه).

چگونه در مورد زمان گذشته شما در اوایل تجارت کردم و بعد به رسمیت شناخته شده است که شما پول بیش از حد بر روی میز را ترک. باز هم ترسی را تجربه کردید که ذهن شما را به خود مشغول کرده و برنامه بقای کوتاه مدت خود را تحت فشار قرار می دهد (پول را قبل از برداشتن پول بگیرید) به جای اینکه اجازه دهید احتمال منطقی اجازه دادن به تجارت برای هدف قرار گیرد.

در سمت تلنگر, فکر می کنم در مورد بیش از اعتماد به نفس (بله, که احساسات) و شادی و سرخوشی است که منجر به تعقیب معاملات و بیش از تجارت. توجه داشته باشید که اینها همه تصمیمات احساسی هستند که تفکر منطقی را ربوده اند. تا زمانی که شما قادر به کم کردن سرعت احساسات و تغییر مسیر, همه چیز در حال رفتن به تغییر. الگوهای شناخته شده در حال حاضر وجود دارد. این فقط نیاز به حضور استرس به منظور رشد به نقطه ای که ذهن منطقی خود را به خطر بیافتد. و این به صورت روزانه در تجارت اتفاق می افتد.

اما اگر احساسات را درک کنید می توانید از این احساسات به نفع خود در مدیریت احتمال استفاده کنید. نکته اصلی درک اجزای یک احساس است. این به شما نشان می دهد که در کجا باید استراتژی ها و مهارت ها را توسعه دهید تا احساسات در تجارت دیگر چشم شما را نبندد. بجای, با مهارت و درک, شما می توانید یاد بگیرند که چگونه برای مدیریت احساسات است که نشان می دهد تا در یک لحظه از عملکرد. این کار قابل انجام است.

ویژگی های یک احساس

هنگامی که یک معامله گر درک بهتری از احساسات است, او به رسمیت می شناسد که احساسات اختیاری نیست. در عوض معامله گران نیاز به یاد بگیرند که چگونه برای مدیریت احساسات برای اطمینان از عملکرد اوج سازگار در حالی که تجارت.

یک احساس از پنج مولفه مجزا تشکیل شده است. معامله گر با یادگیری نحوه کار با هر یک از اجزا می تواند او را برای مدیریت و تسلط بر احساساتی که رشد را به عنوان یک معامله گر مسدود کرده اند تربیت کند. این اجزا عبارتند از:

انگیختگی-این عنصر از احساسات است که شما احساس دور تا است. چون احساسات ماهیت بیولوژیکی دارند امضای بیولوژیکی هم دارند. دانستن این امضای بیولوژیکی به شما امکان می دهد از احساسات قبل از به خطر انداختن ذهن تفکر خود استفاده کنید. در احساسات تجاری اولیه از ترس, خشم, و شادی و سرخوشی ساخت تا از احساسات در بدن, تهیه برای عمل, ضربان نبض خود را افزایش می دهد. افزایش ضربان نبض به معنای واقعی کلمه احساسی است که بدن را برای عمل اماده می کند. نه تنها ضربان قلب افزایش می یابد بلکه سبک تنفس نیز تغییر می کند. ناگهان تنفس به عنوان شما (معامله گر) برای مبارزه/پرواز تغییر می کند. هوا یا به قسمت بالای ریه کشیده می شود یا شما به سرعت شروع به تنفس می کنید و فقط از قسمت بالای ریه خود استفاده می کنید. تمام انرژی از عملکردهای تفکر در تهیه حمله یا اجتناب از خطر خارج می شود.

هنگامی که شما یاد بگیرند که ضربان قلب و میزان نفس بخشی از احساسات است که سرعت بخشیدن به ذهن و بدن خود را برای اقدام قریب الوقوع, شما می توانند یاد بگیرند به خودتان گرفتن و قطع این روند. در کار من معامله گران یاد می گیرند که شدت تحریک را با مدیریت راه تنفس خود کنترل کنند – حرکت به تنفس دیافراگمی. این "تنفس دم" بدن و احساسات را کاهش می دهد.

جنبه دوم برانگیختگی تنش بدن است. همانطور که بدن برای مبارزه/پرواز عمل, عضلات خود را منقبض خواهد شد. شما متوجه خواهد شد این تنش در صورت خود را, گردن, شانه ها, قفسه سینه, روده, و پاها به طور خاص. نفس و تنش هم بخشی از برانگیختگی احساسات است. تمرین خود برای شل کردن عضلات و مدیریت تنفس می تواند تا حد زیادی به مدیریت شدت احساسات کمک کند. هیچ معامله گر نباید بدون تنظیم مقررات عاطفی تجارت کند.

احساس – این تجربه ذهنی احساسات است که قدرت می گیرد. ممکن است یک توپ یا گره در معده خود احساس کنید. شما ممکن است احساس خیط و پیت کردن. ممکن است احساس سنگینی کنید. شما ممکن است در بالای جهان احساس. چه شما در حال تجربه در واقع شیمی احساسات در بدن و مغز است. هنگامی که احساس می کنید خیلی دیر است که با تنفس و کاهش تنش مدیریت کنید.

در این مرحله انرژی احساسات باید مسیر خود را طی کند یا شما باید عمدا شیمی احساسات را بسوزانید. در این مرحله, بسیاری از معامله گران را پیاده روی, یک اجرا, ورزش, و یا به یک استراحت به عنوان بهترین شیوه برای برخورد با احساسات در این مرحله. هنگامی که شما احساس می کنید احساسات, مدیریت فعال تر (فراتر از تنفس و شل شدن عضلات) به کار گرفته شود. چرا? هنگامی که شما احساس می کنید احساسات این راه شما را درک و فکر می کنم تاثیر گذار است. شما به معنای واقعی کلمه تحت تاثیر احساسات هستید. و تا زمانی که از سیستم شما سوخته, شما دیگر یک ذهن است که به وضوح می تواند فکر می کنم. شما در مه عاطفی هستید و باید بسوزانید. در این صورت نباید تجارت کنید. شما نیاز به ذهن حق خود را به عقب قبل از درگیر شدن عدم قطعیت تجارت, و یا شما به سادگی خواهد شد ترکیب مشکل.

انگیزه - چه احساسات شما را به انجام گفتن? این انگیزه عاطفی است. همه احساسات بدن و ذهن را به سمت عمل سوق می دهند. ترس به شما می گوید که اجتناب کنید. خشم به شما می گوید حمله کنید. سرخوشی (اعتماد به نفس بیش از حد) به شما می گوید بدون ارزیابی منفی عمل کنید. این در یادگیری مدیریت احساسات است که در لحظه نشان داده می شود تا امکانات عدم اطمینان را مدیریت کند که یک معامله گر لبه روانشناختی خود را پیدا می کند. این انگیزه رویکرد نامیده می شود. احساسات رویکرد به شما هشدار متمرکز و اماده برای هر بازار به شما نشان گفتن است.

باور - اینها تعصبات و مفروضاتی است که شما در مورد ظرفیت خود برای مقابله با عدم اطمینان دارید. این باورها عملکرد نامیده می شوند. اینها در هسته اصلی رابطه شما با عدم اطمینان هستند. این ها باورهایی نیستند که شما در مورد مدیریت عدم قطعیت اعلام می کنید. اینها باورهایی هستند که در عملکرد شما نشان داده می شوند و در عین حال عدم اطمینان و احتمال را با سرمایه در معرض خطر مدیریت می کنند. این عملکردها با سلامت حساب معاملاتی شما و نحوه برخورد شما با نوسانات بیانیه ص و ال شما اندازه گیری می شود.

تعداد بسیار کمی از افراد با باورهایی متولد می شوند که اجازه می دهد عدم اطمینان را درگیر کنند و در عین حال سرمایه را از ذهن متمرکز و خونسرد به خطر بیندازند. هم زیست شناسی شما و هم (به احتمال زیاد) روانشناسی شما حول فرضیات بسیار متفاوتی سازماندهی شده اند. تا زمانی که شما قادر به سازماندهی مجدد باورهای خود را در مورد انجام در میان عدم قطعیت وعده تجارت به طور مداوم سود شما دوری کردن. شما باید مایل باشید که مایل به تغییر باشید.

این استعداد ژنتیکی شما نسبت به خلق و خوی است. زیرا ماهیت ژنتیکی دارد این جنبه ای از احساسات تجارت است که واقعا قابل تغییر نیست. به همین دلیل در تمریناتم این موضوع را مطرح نمیکنم.

روند توسعه خود

درک ماهیت احساسات شما شده اند در برخورد با در حالی که تجارت اولین گام بزرگ است. هیچ رهایی از احساسات وجود ندارد اما احساسات وجود دارد. هنگامی که می بینید که احساسات واقعا برای ایجاد ذهن تجاری شما کار می کنند گام بعدی تمرین عاطفی است. ابتدا یاد بگیرید که برانگیختگی احساسات را مدیریت کنید. سپس بیاموزید که باورهایی را که هر روز در بازارها پیش بینی می کنید بدون اطلاع هوشیارانه خود تغییر دهید. این جایی است که شما از قدرت احساسات و ذهن استفاده می کنید تا به طور موثر عدم اطمینان تجارت را از یک دیدگاه قدرتمند جدید – حرکت از واکنش پذیری غریزی به مدیریت عاطفی فعال-درگیر کنید.

معامله گر باید وظیفه خود را بر عهده بگیرد تا طراح احساسات و ذهنیتی شود که برای عملکرد تجارت ایجاد می کند. این مرحله ای است که از معامله گران مشتاق فرار می کند. منتظر میمانند تا اوضاع خارج از خودشان تغییر کند. تغییر باید از درون به بیرون باشد. ذهن شما با تمرکز بر کنترل نتیجه برای چالش های تجاری تهیه نشده است. اما در درون شما ظرفیت برنامه ریزی مجدد مغز/ذهن برای مدیریت احتمال (به جای مدیریت بقا) نهفته است. ابزار وجود دارد. شما باید تصمیم بگیرید و ازش استفاده کنید تا نظرشون عوض بشه. تغییر ذهن از تمرکز بر برنده شدن در لحظه به تمرکز بر روند در لحظه. پتانسیل وجود دارد. سوال این است که: شما در حال حاضر و مایل به ادعای پتانسیل عملکرد خود را?

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.